که بر کنار دریای مذکور نهادهاند به تاخت و تاز و تاراج و یغما میپرداختند و کشتار و خرابی بسیار میکردند.
تا آنجا که ما آگاهی داریم از زمان فرمانروایی داعی کبیر در مازندران تا زمان پادشاهی مرزبان در آذربایگان که هفتاد سال کمابیش است سه بار هجوم روسان را بر دریای خزر و سرزمینهای کنار آن دریا در تاریخهای پارسی و تازی ضبط کردهاند۱ و این هجوم که ما میخواهیم به شرح آن پردازیم چهارمین آنهاست.
اما شرح این هجوم را ابن مسکویه که خود او نزدیک به زمان این حادثه میزیسته و چگونگی را از کسانی که در اران و بردعه حاضر و حادثه را با چشم خود دیده بودند تحقیق نموده در ضمن حوادث سال ۳۳۲ به تفصیل مینگارد. ما نیز بهتر میدانیم که عین آن تفصیل را بیکم و بیش ترجمه نماییم ولی درباره سال حادثه چون نوشته ابن مسکویه خالی از اشتباه نیست تحقیق خود را در آخر خواهیم نگاشت. میگوید:
«روسان طایفه بزرگی هستند و هیکلهای قوی دارند. مردمان دلیر و جنگیاند که گریختن ندانند و هرکدام از ایشان در جنگ باید بکشد، یا کشته بشود. از عادت ایشان است که هرکدام گذشته از سلاح جنگ، خود را با بسیاری از ابزارهای صنعتگران نیز از تبرواره و چکوچ و مانند اینها میآراید. در جنگ با حربه و سپر میجنگند و شمشیر نیز حمایل میکنند. عمود و سلاحی همچون دشنه نیز بر خود میآویزند. همگی پیاده جنگ میکنند بویژه این گروه که [به اران] آمده بودند. چه ایشان به دریایی که نزدیک مرز و بومشان است۲ رسیده از آنجا به رود بزرگی که «کر» معروف است و از کوههای آذربایگان و ارمنستان برخاسته به دریا میریزد درآمده بودند. و این همان رود بردعه است که شبیه دجلهاش میخوانند. باری چون روسان به رود کر رسیدند گماشته و جانشین مرزبان در بردعه با سیصد تن از دیلمان و همان اندازه از سالوکان و کردان به سر ایشان رفت. مردم را نیز شورانیده پنجهزار تن کمابیش از ایشان داوطلبانه و به نام جهاد به او پیوستند و چون پیش از آن روسان را
________________________________________
(۱) . برای تفصیل این هجومها تألیف دانشمندانه آقای سید محمد علیخان جمالزاده به نام روابط روس و ایران که بخشی از آن در روزنامه کاوه در برلن چاپ شده دیده شود.
(۲) . مقصودش دریای خزر است ولی ما گفتیم که روسان صدها فرسنگ از دریای خزر دور بودند و با کشتیها از راه رود ولگا بدانجا میرسیدند.
شهریاران گمنام جلد ۱