بیگفتگوست که جنگهای مرزبان با ایشان در پاییز سال ۳۳۴ بوده.
۲ - هجوم روسان به اران در اواخر سال ۳۳۳ (در ماه آخر بهار یا ماه نخستین تابستان) روی داده ولی بخش عمده داستان ایشان و جنگهائی که مرزبان با ایشان کرده در سال ۳۳۴ در پاییز روی داده است.
۳ - خبر هجوم روسان بر بردعه که ابن مسکویه مینویسد در سال ۳۳۳ رسیده درست است. لیکن کشتن مسلمانان و مرزبان ایشان را جزو خبر نبوده بر آن افزودهاند و شاید خود ابن مسکویه افزوده. زیرا این حادثهها چنانکه گفتیم در سال ۳۳۴ رخ داد.
۴ - روسان در بردعه تا زمستان بوده آن وقت بیرون رفتهاند. ولی چون در زمستان رود ولگا یخ بسته آمد و شد از آب بریده میشود شاید باقی زمستان را در دریای خزر یا در خاک خزران گذرانیده در بهار آینده به مرز بوم خود برگشتهاند.
جنگ مرزبان با رکن الدوله و گرفتاری او
یکی دیگر از حادثههای سالار مرزبان جنگ او با رکن الدوله حسن پسر بویه و گرفتاری اوست در سال ۳۳۷. در این وقت پسران بویه (علی عماد الدوله و احمد معز الدوله و حسن رکن الدوله) تازه شکوه و بزرگی مییافتند معز الدوله در سال ۳۳۴ به بغداد رفته رتبه امیر الامرایی که پس از خلافت بزرگترین منصبی بود یافته بود.
رکن الدوله نیز در سال ۳۳۵ ری را که مدتها سر آن شهر با سامانیان و زباریان جنگ و کشاکش داشتند تصرف نموده به سراسر این نواحی تا همدان دست یافته بود.
مرزبان در سال ۳۳۶ یکی از نزدیکان خود را برای رسانیدن پارهای پیغامها به بغداد پیش معز الدوله فرستاد. معز الدوله از برخی از این پیغامها خشمناک شده به فرستاده مرزبان بد گفت و فرمان داد ریش او را بتراشیدند.
این حادثه بر مرزبان سخت ناگوار آمده دل به کینهجویی نهاد و به گرد آوردن لشکر پرداخت که به ری تاخته با رکن الدوله جنگ کند. در این وقت یکی از سرداران رکن الدوله علی پسر جوانقوله نام به آذربایگان آمده به مرزبان پیوست و او را به رفتن ری دلیرتر ساخته میگفت بسیاری از سرکردگان رکن الدوله هوای تو را دارند و به تو خواهند پیوست. سپس نامهها نیز از این سرکردگان به مرزبان رسید که همگی او را به رفتن ری برمیانگیختند.
شهریاران گمنام جلد ۱