مرزبان کسی به تارم فرستاده پدر سالخورده خود محمد را با برادرش وهسودان به آذربایگان خواند و چون بیامدند نیت خود را به ایشان بازگفته کنکاش خواست، محمد نیت مرزبان را صلاح ندیده به بازداشتن او میکوشید. لیکن مرزبان اندرز او نشنیده گفت بیشتری از سرکردگان رکن الدوله هواخواه من هستند و نامهها نوشتهاند؛ و چون هنگام کوچ و بدرود رسید محمد گریسته گفت: «دیگر در کجا تو را ببینم؟!» مرزبان پاسخ داد: «در کوشک فرمانروایی ری یا در میان کشتگان.»
اما رکن الدوله، در این هنگام میانه او با سامانیان دشمنی سخت بود و سامانیان به لشکرکشی پرداخته رکن الدوله نیز از عماد الدوله و معز الدوله خواستار شده بود که هریک سپاهی به کمک او بفرستند. در این میان محمد پسر عبد الرزاق والی طوس بر سامانیان شوریده و به تفصیلی که در تاریخها نوشتهاند به ری آمده به رکن الدوله پیوسته۱ و رکن الدوله او را بسیار نواخته با سپاه انبوهی به دامغان فرستاده بود که سر راه سامانیان بگیرد.
ولی چون خبر لشکرکشی مرزبان به ری رسید رکن الدوله خواست نخست دفع او بکند. به محمد پسر عبد الرزاق نوشت که به ری بازگردد و چون هنوز کمکها که از برادرانش خواسته بود نرسیده بود نامهای به مرزبان نوشته خواستار آشتی شد و وعده داد که اگر به آذربایگان بازگردد قزوین و ابهر و زنجان را به او وامیگذارد و مقصودش آن بود که پیش از رسیدن کمک به او، مرزبان جنگ آغاز نکند. ولی چون دو هزار تن از جانب عماد الدوله و دو هزار تن از جانب معز الدوله و محمد پسر ماکان با سپاهی از جانب حسن پسر فیروزان به ری رسیدند رکن الدوله را پشت استوار شده نخست دستهای از سرکردگان خود را که هواخواه مرزبان میپنداشت دستگیر کرده سپس با این لشکرها همراه پسر عبد الرزاق به قزوین به جنگ مرزبان شتافت.
مرزبان دانست که فرصت را از دست داده و نامههای رکن الدوله جز از راه فریب و حیله نبوده و در خود یارای جنگ با این سپاه انبوه نمیدید چه بیش از پنج هزار تن از
________________________________________
(۱) . کامل ابن اثیر حوادث سال ۳۳۶ دیده شود - این محمد پسر عبد الرزاق یکی از مردان برگزیده ایران بوده مطابق تحقیقی که دانشمند محترم آقای تقیزاده کردهاند بزرگترین و معروفترین شاهنامه را که به نام شاهنامه ابو منصوری معروف بوده و فردوسی و دقیقی از روی آن شاهنامههای خود را نظم کردهاند به فرموده او و برای او تألیف شده بود. برای این تفصیل شماره سوم از سال اول دوره جدید روزنامه کاوه دیده شود.
شهریاران گمنام جلد ۱