این برگ نمونهخوانی نشده است.
برای چاپ چهارم شلوارهای وصله دار عاقبت بخیر شد روزهای اول تولدش خیال کردم این طفل حرامزاده (۱) پانگیرد زیر دست و پا له شود و برباد رود کسی صدایش را نشنود عطار سر کوچه هم نتواند در اوراق کوچکش فلفل و زردچوبه بپیچد اما مثل آنست که این طفل حرامزاده مثل بسیاری از حرامزادگان تاریخ خوش اقبال درآمد طفلی بنام شلوارهای وصله دار رشد کرد بزرگ شد ریش و سبیل - ۱۴ -