برگه:Sharaf 09 Ramazan 1300.pdf/۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲

اعلیحضرت قویشوکت الکساندر الکساندرویج سوّم امپراطور اعظم کُلّ ممالک روسیّه در روز بیست و ششم ماه فوریه سال یکهزار و هشتصد و چهل و پنج مسیحی مطابق سنه ۱۲۶۲ هجری در پطرزبورغ مُتولّد شُدند و چون اعلیحضرت امپراطور مُعظم دُوُّم پسر مرحوم امپراطور الکساندر دُوّم بودند و ولایت‌عهدی سلطنت رسما حقّ پسر اوّل و برادر ارشد مرحوم نیکلا الکساندرویج و آنمرحوم ولیعهد پدر بود اعلیحضرت مُعظم‌له هیچ در خیال امپراطوری و هوای سلطنت بالاستقلال نبودند بعد که بحکم قضا و اقتضای قدر نیکلا الکساندرویج فوت شد ولایت عهد دولست بهیّه روس حقا باعلیحضرت مُعظّم له تعلق یافت و در بیست و ششم اکتبر سال هزار و هشتصد و شصت و شش مسیحی مطابق سنه ۱۲۸۳ هجری عُلیاحضرت ماری دختر اعلیحضرت کریستیان نُهم پادشاه دانمارک را بعقد مزاوجت دراوردند و از بدو ولیعهدی بواسطه حُسن اخلاق و لُطف اطوار و سجاحت روی و سماحت طبیعی که از اعلیحضرت ایشان مُشاهده میشد قلوب عامه ملّت بطرف ایشان مجذوب و مایل کردیده از دل و جان ربقه اطاعت و ارادت ایشانرا بکردن نهادند و این انقیاد و اطاعت ملّت بعد از جنک آخری با دولت عثمانی استحکام و رسوخی کامل حاصل نمود چه در آنجنک ریاست اردوی نظامی که در روستچق با قشون عثمانی محاربه مینمود و حلّ و عقد مُعظمات مهام حربیّه بعهده کفایت شخص اعلیحضرت مُعظّم‌له که درانوقت مقام ولیعهدی داشتند مُفوض بود و دران جنک از تدابیر صائبه حربیه و حفظ قواعد نظامی و آداب محاربت و لشکرکشی و غیرت و شُجاعت و رشادت شخصی که از اعلیحضرت امپراطوری بروز کرد همه نوکر سپاهی و صاحبمنصبان نظامی حیرت و تعجب کرده اسباب مزید وثوق قلبی و خرسندی خاطر امپراطور مرحوم و موجب تکمیل عقیدت و خلوص نیّت قاطبه نوکر و رعیت نسبت باعلیحضرت ایشان کردید بالجمله در سیزدهم ماه مارس سال هزار و هشتصد و هشتاد و یک مسیحی مُطابق سنه ۱۲۹۸ هجری که حادثه ملال‌انکیز قتل و رحلت امپراطور مرحوم الکساندر دُوّم رخنمود اعلیحضرت معظم‌له بر سریر سلطنت موروث و امپراطوری کُلّ ممالک روسیّه جلوس فرمودند و چیزیکه اعلیحضرت ایشانرا ازان مصیبت عُظمی تسلیت داد فقط خلوص نیّت و وفور ارادت عموم ملّت و کافه رعیّت بود که بدان اطمینان و استظهار بتوانند مبانی مُستحکمه امپراطور مرحوم را در کلیّه امور ملک و ملّت بپایان رسانند و مقاصد عالیه انمرحومرا در مواقع مصالح دین و دولت تصور فرمایند و از بدو جلوس بر سریر ملک همّت و نیت اعلیحضرت مُعظم‌له یکباره مصروف و متوجه حراست مملکت و حفظ مصالح دولت و تمهید موجبات آسایش و بهبودی حال رعیّت و اشاعه عدل و بسط خیر و نشر انصاف و رفع اعتساف از تمام اصقاع مملکت کردیده و دلیل متقن و بُرهان روشن بر صدق اینمعنی تدابیر مفیده‌ایست که از جانب اولیای ان دولت فخیمه در تسهیل امور و ترفیه حال کافه رعیّت و تخفیف مرسومات