و در اوقات اقامت در دارالخلافه همه وقت جزو وزراء و اعضای عظام مجلس شورای کبری و طرف مشورت مهم معظمه دولتی اعمّ از لشکری و کشوری و داخله و خارجه میبودند و نتایج عقل سلیم و رای مستقیم و تدبیر صواب جناب ایشان در هر مورد و مقام مشهود میافتاد در سال هشتاد و نه در حالی که رئیس مجلس شورای عسکریه بودند بمنصب امیرتومانی سرافراز و در هزار و دویست و نود که موکب همایون تشریف فرمای فرنکستان میشدند نیابت وزارت جلیله جنک و ریاست کلیّه قشون ظفرنمون نیز بجناب معزیّالیه مفوّض کردید و در نود و دو بحکومت ایالت کیلان سرافراز و در نود و سه علاوه بر عُضویت مجلس شوری جزو اعضای عظام مجلس تحقیق دولتی نیز برقرار شدند و در نود و پنج که مجدّداً موکب همایون تشریف فرمای ساحت فرهنکستان میشد در شرف ملازمت رکاب همایون بفرنکستان رفته و از سال هزار و دویست و نود و نه بر حسب استدعای حضرت والا ظلّالسلطان از حضور آفتاب ظهور همایون و رخصت و اجازت مخصوص ملوکانه جناب ایشان از جانب حضرت والا شاهنشاه واژه ناخوانا معظّمله بحکومت ایالتین کرمانشاهان و کردستان و سرحدداری عراقین منصوب و برقرار کردیدند و این ایّام احضار بدربار همایون شده باقتضای شایستکی و لیاقت ذاتی و انتخاب شخص همایون سلطنت بمنصب جلیل و شغل نبیل وزارت امور خارجه دولت علیّه ایران منصوب و بیکثوب سرداری شمه مرّصع خلعت مهر طلعت همایونی از جامهخانه خاصّه مخلّع شدند
بقیّه روزنامهٔ سفر فرخنده اثر اعلیحضرت همایونی خلّدالله ملکه بنمارستاق
خلاصه همهجا از راه بَغَله آمده تا رسیدیم بده یاسر که دست چپ درّه واقع و از آن منزل تا ده یاسر نیمفرسخ سنگین راه است. چنانکه اشاره شد این قریه مال صدیقالدّوله و پسر حاجی وزیر که برادرزاده صدیقالدّوله باشد همیشه در این ده ساکن است بحضور آمد از یاسر تا یُوش راه خیلی پست و بلندی و پرتکاههای سخت دارد که اکر ساخته نبود عبور ازان غیرممکن بود یک کورهراهی هم از آنطرف درّه بود که اغلب سوارها و مردم از آن راه رفتند دو میدان بیوش مانده کوهی جلو آمد که تمام آن کوه خراب و از هم پاشیده است قریب دویست ذرع راه از توی همین کوه است که ساختهاند چون احتمال ریزش سنک باز ازان کوه میرفت این دویست ذرع راه خالی از خطر نبود از آنجا کذشته بده یُوش رسیدیم که در دست چپ درّه واقع است داخل ده نشده از راهی دیکر سرازیر آمدیم بتوی رودخانه و راندیم برای منزل از یوش تا محلّ اردو باز یکفرسخ راه بود در حقیقت اردو را در اراضی اوز زدهاند ظهر وارد منزل شدیم اردو در محلّی بسیار با روح و صفا و وسیع و خوشهواست خیلی از بلده بهتر است فتحالله شکارچی کجوری پوست پلنک بسیار بزرکی را که خودش شکار کرده بود از کاه پر کرده بتوسّط امینالسّلطان بحضور آوردبقیّه در نمره آتیهمحمّدحسن