کوروش بزرگ، یا بانی دولت پارس را، کمال مطلوب خود قرار داده، آرّیان هم اسکندر، یا مخرّب همان دولت را، معبود خود دانسته. لذا برای دانستن حقایق باید همواره روایات او را با روایات سایر مورّخین سنجید و مؤلف همین اسلوب را اتخاذ کرده. از سائر کتب او اینها قابل ذکر است ۱ - چهار کتاب راجع بهند نوشته و از اطلاعاتی، که نهآرخ امیر البحر اسکندر راجع بهند داده، استفاده کرده. ۲ - کتابهائی راجع به وقایع چند سال پس از فوت اسکندر نوشته بود، ولی غالبا مفقود شده و مختصری از آن باقی است. ۳ - تألیفاتی نیز راجع بتاریخ جنگهای رومیها با پارتیها کرده که نیز مفقود شده و فقط قطعاتی از آن و قسمتهائی از نوشتههای او راجع به جنگ با آلانها باقی مانده. ۴ - کتابی این مورّخ راجع بجغرافیا نوشته که موسوم است به پریپلوس[۱] یا دریانوردی دور دریای سیاه. ۵ - کتابی را هم، که حاوی صحبتهای اپیکتت،[۲] استاد آرّیان، بود، به او نسبت میدهند.
فیلون[۳]
از اهل بیبلوس[۴] که در قرن دوّم میلادی میزیست. او اصلا فینیقی بود، ولی چون بعدها یونانی شد، تألیفات خود را باین زبان نوشت. کتاب او راجع بتاریخ فینیقیه است و باسم یکی از حکماء قدیم فینیقیه سانخونیاتن نام دارد.[۵] منابع این کتاب بومی است و در زمان آدریان امپراطور روم (اوائل قرن دوّم میلادی) جمعآوری شده. از کتاب او فقط قسمتهائی بما رسیده. توضیح آنکه او سویوس جاهائی را که راجع بخلقت عالم و اساطیر است
- ↑ Periplus.
- ↑ Epietete فیلسوف قرن اوّل میلادی از مذهب رواقی، در فریگیّه تولد یافت و غلام شخصی اپافرودیت (Epaphrodite) نام در روم بود. آقای او روزی پای فیلسوف مزبور را برای زجر در آلتی گذارده میپیچاند. اپیکتت گفت: «چنین که تو میکنی پایم خواهد شکست» اپافرودیت شقی اعتنائی بحرف او نکرد و، چون پای فیلسوف شکست، او بگفتن این چند کلمه اکتفا کرد: «نگفتم که چنین خواهد شد؟».
- ↑ Philon
- ↑ Byblos (این شهر را جبل نیز نامند، در فینیقیه در شمال بیروت واقع است).
- ↑ San Chouniathon