ازِبْ (اِوْسوْیوسْ)[۱]
از روحانیون مسیحی بود. در فلسطین تولد یافت و در بیت - المقدس و انطاکیه تحصیلات خود را باتمام رسانیده از پیروان فلسفۀ افلاطون گردید، زمان حیاتش ۲۶۳-۳۴۰ میلادی است. این شخص کتب زیاد راجع بتاریخ عیسویست و قسطنطین اوّل امپراطور روم نوشته. کتاب او را راجع به امپراطور مزبور شبیه کتاب کزنفون راجع به کوروش بزرگ (سیروپدی) میدانند. او را پدر تاریخ عیسویّت خواندهاند:
از کتب تاریخیش کتابی است که در آن تاریخ کلیسیا را از ابتدای ظهور مذهب عیسوی تا ۳۲۴ میلادی شرح داده. او از کتابخانههای مذهبی و دفترخانههای دولتی استفاده کرده و اسلوب انشاءاش را ستودهاند. ازب علاقهمند است به اینکه جهات وقایع را روشن ساخته گذشتههای دورهای را با اوضاع زمان خود ارتباط دهد.
کتاب او اطلاعات زیاد راجع بمشرق قدیم و ایران میدهد.
آمْمِیَنْ مارْسِلَّنْ[۲]
این مورّخ یونانی بود، ولی کتابهای خود را به زبان رومی (لاطین) نوشته. او در ۳۳۰ م. در انطاکیه سوریه تولد یافت و در ۴۰۰ م. درگذشت. معروفترین تألیف او تاریخ روم است (از ۹۶ تا ۳۵۲ م.) که در ۳۱ کتاب نوشته و سیزده کتاب اوّل گم شده. کتابهای او دنبالۀ تاریخ (تاسیتوس) مورّخ معروف رومی است و دیده میشود که آممین سعی داشته از او تقلید کند. مورّخ مذکور با یولیان امپراطور روم در سفرهای جنگی او با آلهمانها و ایرانیان شرکت داشت و از نوشتههای او معلوم است که شخصی بوده رزمی و علاقهمند به صحیحنویسی. توصیفی که از ممالک مختلفه کرده استقلال نظر و فکر او را نشان میدهد. محققین اسلوب انشاء او را خوب نمیدانند: بیان او مغلق، باطنطنه و تاریک است، و حال آنکه بیان مورخ باید روان، ساده و روشن باشد.
از آنچه گفته شد معلوم است که کتابهای او برای این زمان تاریخ ایران هم اهمیت دارد.