(۵۶) -نقش رستم، آتشکده (فلاندن و کست، ایران قدیم، گراور ۱۸۰)
نظر خصومت نگریستند: در سر تحصیل هیزم و علوفه یکدیگر را میزدند و از این حرکات کینه در میان آنها تولید میشد. پس از سه روز طی مسافت به دیوار ماد رسیدند.
این دیوار را بقول کزنفون از آجر و قیر ساخته بودند. پهنای دیوار بیست پا، ارتفاع آن صد پا و طولش، چنانکه میگفتند، بیست فرسنگ بود (دیوار مزبور، چنانکه در تاریخ ماد گفته شد، در زمان بختنصّر برای حفظ بابل از طرف شمال ساخته شده بود، صفحهٔ ۱۹۳) از اینجا هشت فرسنگ در دو منزل پیموده و از دو نهر، که از دجله جدا میشد، گذشته بدجله رسیدند. بر این دو نهر دو پل زده بودند.
بفاصلهٔ ۱۵ استاد از دجله شهر بزرگی بود سیتاس [۱]نام و یونانیها در نزدیکی آن و پارک زیبائی، که پر از همهگونه درخت بود، اردو زدند. پس از شام پروکسن و کزنفون گردش میکردند؟در این حین شنیدند، که شخصی از پیشقراول میپرسید، پروکسن و کلآرخ کجا هستند. راجع به منن سؤالی نکرد، و حال آنکه این شخص از طرف آرییه آمده بود و او میزبان منن بود. پروکسن گفت،
________________________________________
- ↑ Sitace.