برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۰۹۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تمجید کزنفون از کل‌آرخ

کزنفون کل‌آرخ را بسیار ستوده و بدین عقیده است، که او واقعاً سرباز بود، جنگ را دوست می‌داشت و هرچه می‌یافت، بمصرف جنگ می‌رسانید. در جدال‌ها بی‌پروا بود، ولی با این حال در مواقع خطر احتیاط را از دست نمی‌داد. او می‌گفت، قشونی که اطاعت نظامی ندارد، به هیچ درد نمی‌خورد و باید سرباز از فرمانده خود بیشتر بترسد، تا از دشمن. او سخت و سبع بود و در موقع جنگ یا مخاطره همه با میل سخنان او را می‌شنیدند، ولی، همین‌که خطر می‌گذشت، همه از او فرار می‌کردند، زیرا روی ملاطفت و عنایت نداشت. زیردستان او نسبت بوی همان حسّیّات را می‌پروردند، که یک شاگرد مکتب نسبت بمعلّم دارد. بنابراین او هیچ‌گاه کسی را نداشت، که بواسطهٔ دوستی یا وفا او را پیروی کند، ولی اشخاصی را، که وطن یا احتیاج و یا ضرورت دیگر در تحت فرمان او قرار می‌داد، خوب می‌توانست مطیع کند.

از زمانی، که بهره‌مندی‌های او شروع شد، دو وسیلهٔ بزرگ او را سرباز عالی کرد:

اولا دلاوری و شجاعت او، که از تمام محک‌های امتحان گذشت. ثانیا ترس مجازات، که سربازها را به اطاعت نظامی درآورد. چنین بود کل‌آرخ، وقتی که فرماندهی داشت.

او هیچ‌گاه، چنانکه گویند، زیر فرمان کسی نرفت و تقریباً در سنّ پنجاه سالگی درگذشت.

این است عقیدهٔ کزنفون (عقب‌نشینی ده‌هزار نفر، کتاب ۲، فصل ۶) ولی پلوتارک شکست کوروش را به او منتسب داشته گوید، که کل‌آرخ سردار خوبی نبود و، اگر بجای اینکه در لب فرات بماند، در قلب قشون کوروش جا می‌گرفت، جنگ را یقیناً می‌برد.

تکذیب کزنفون از م‌نن

مورّخ مذکور گوید: م‌نن تسالیانی حرص خود را نسبت بجمع کردن مال پنهان نمی‌کرد فرماندهی را برای گرد آوردن مال و شرف را برای استفاده می‌خواست. همیشه درصدد بود، که دوست اشخاص مقتدر باشد، تا تعدّیات او بی‌مجازات بماند. برای رسیدن به مقاصدی که داشت، کوتاه‌ترین راه را در شکستن قسم، دروغ‌گوئی و تقلّب می‌دانست.