یکی هم کارگر افتد. هنگامی که خیریسف وارد رود شد، کزنفون چابکترین سپاهیان پسقراول را برداشته دوان بطرف معبری رفت، که محاذی راهی بود و این راه به کوههای ارمنستان منتهی میشد. او چنین وانمود، که میخواهد از این معبر بگذرد. سوارهنظام ارمنی، چون مشاهده کرد، که خیریسف بسهولت از رود گذشت و کزنفون با سپاهیان خود بعقب میدود، خیال کرد، که یونانیها میخواهند پشت ارامنه را گرفته آنها را محاصره کنند و از بیم این پیشامد روی به هزیمت گذارده بطرف راهی رفتند، که از کنار رود بدرون ارمنستان امتداد مییافت. سوارها به راه مزبور رسیده از کوه بالا رفتند، امّا خیریسف این سوارها را تعقیب نکرد و بطرف سپاهیانی متوجّه شد، که در بلندیها در نزدیکی رود جا گرفته بودند. اینها، چون دیدند سوارهنظام آنها فرار کرد و سپاهیان سنگیناسلحهٔ یونانی میخواهند حمله کنند، تپهای را، که مشرف برود بود، تخلیه کردند. بعد کزنفون، همینکه دید در آن طرف رود کارها بر وفق مرام است، بطرف سپاهیان یونانی، که از رود میگذشتند، برگشت، زیرا دریافت، که کردوکها از کوه سرازیر میشوند، تا به پسقراول یونانیها حمله کنند. باروبنهٔ یونانیها با خدمه هنوز کاملاً از رود نگذشته بود، که کزنفون به صاحبمنصبان خود امر کرد؛هریک دستههای خودشان را بدو قسمت ۲۵ نفری تقسیم و بدین ترتیب به کردوکها حمله کنند. اینها، چون دیدند عدّهای از سپاهیان پسقراول برای حفاظت باروبنه رفته و بدین جهت از عدّهٔ آن کاسته، آوازخوانان هجوم آوردند، ولی خیریسف سپاهیان سبکاسلحه و فلاخنداران و تیراندازان را به کمک کزنفون فرستاده امر کرد فرمان او را اجراء کنند و کزنفون، همینکه دید، آنها از کوه پائین میآیند، کس فرستاد به آنها بگوید، که در کنار رود مانده باین طرف نگذرند و منتظر باشند، تا موقعی که او بخواهد از رود بگذرد و در این وقت آنها دست خود را روی نوک زوبین گذارده و تیر را روی کمان نهاده بعضی از طرف راست و برخی از طرف چپ باستقبال او بیایند، ولی خیلی پیش نیایند. کردوکها، چون دیدند، که تقریباً تمام یونانیها از رود گذشتهاند و در اینطرف رود عدّهٔ
برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۱۳
این برگ همسنجی شدهاست.