دریک، که در یونان خرج شده بود، زیرا روی این سکّهها صورت تیراندازی، که یک زانو به زمین زده کمان را میکشد، منقوش است. دریک، چنانکه در مدخل گفته شد و نیز بیاید سکّهٔ طلای ایران آن زمان بود و به پول کنونی ۱۸ فرنک و نیم طلا یا نود و دو ریال ارزش داشت. م.). پلوتارک راجع باین قضیّه چنین گوید: آژزیلاس، که میدید تمام آسیا به جنبوجوش آمده و عدّهٔ زیادی از ایالات حاضرند بشورند، شهرها را آرام کرد، بیاینکه قطره خونی بریزد یا کسی را تبعید کند و، پس از اینکه نظم و آزادی را در ادارات برقرار کرد، مصمم شد پیش رفته جنگ را به ممالکی برد، که خیلی از دریای یونان دوراند. او میخواست شاه را، که در همدان و شوش آسودهخاطر زندگانی میکند، از آتیهٔ خود بیمناک کند، تا او نتواند ناطقین یونانیها را بخرد یا به اشخاصی، که بر ضدّ یونانیها قیام میکنند، پاداشهائی وعده دهد. وقتی که آژزیلاس مشغول این نقشهٔ پرعرضوطول بود، ناگاه دید یک نفر اسپارتی اپیسیدیداس[۱] نام وارد شد و به او اعلام کرد، که یونانیها اسپارت را به جنگهای خطرناکی تهدید میکنند و افورها او را نزد وی فرستادهاند، تا به کمک وطن بشتابد. بعد پلوتارک گوید (آژزیلاس، بند ۷۱): آیا چیزی وحشیتر از این حسد و از این همقسم شدن و اتّحاد یونانیها بر ضدّ یکدیگر یافت میشود. خودشان جریان سعادتی را، که به آنها روی آورده بود و آنها را رو بافتخار و نام میبرد، قطع کردند و اسلحهای، که برای تهدید خارجیها است، بر ضدّ خودی بکار بردند. بعد پلوتارک به اسکندر مقدونی اشاره میکند (چنانکه در جای خود بیاید) و آژزیلاس را میستاید از این جهت، که در حرکت کردن از آسیا تعلّل نورزید و امر افورها را اطاعت کرد.
اقدامات دیگر اردشیر بر ضدّ اسپارت
اردشیر باحضار آژزیلاس اکتفا نکرده خواست اسپارت را از تسلّط بر دریاها محروم کند و با این مقصود به فرناباذ امر کرد باکنن[۲] امیر البحر آتنی بر ضدّ اسپارت عملیّات کرده قوای بحری اسپارت را نابود سازد. سوابق امیر البحر مزبور با دربار ایران چنین بود: این امیر البحر آتن پس از جنگ اگس پتامس[۳] (که در آن قوای