شهر را تعمیر کرده ساخلوی در آنجا گذاشت و پس از آن از راه خلیج ترم (سالونیک کنونی) به کرنت درآمد. نمایندگان دول یونانی، که با ایران بودند در اینجا اجتماع کرده فرناباذ را مانند یک نفر ناجی با آغوش باز و هلهلهٔ شادی پذیرفتند (۳۹۳ ق. م).
بعد در پایان شادمانیها، چنانکه عادت یونانیها بود، بمسئلهٔ اصلی یعنی پول رسیدند.
فرناباذ نه فقط پول داد، بلکه امر کرد، دیوار آتن را، که در نتیجهٔ جنگ پلوپونس خراب کرده بودند، از نو بسازند و آتنیها با پول ایران شروع بساختن آن کردند.
اوضاع یونان این زمان از این وقایع و وقایع دیگر، که بیاید به خوبی معلوم است:
با وجود ضعف ایران آن روز و درباری مانند دربار اردشیر، که پروشاتها، آتسساها و آمستریسها در آن سلطنت میکردند و جنایتهائی، که پیدرپی در این دربار روی میداد، (چنانکه بیاید) نفوذ شاه در یونان باعلی درجه بود، چه یونانیهای این زمان غیر از اسپارت، که آنهم بزودی مانند سایر یونانیها شد، همه خواهان برتری ایران بودند و طلای ایران، که از زمان داریوش دوّم بیونان رخنه کرده بود، در این زمان حکمران واقعی یونان بشمار میرفت. برای اثبات این نظر کافی است بخاطر آریم، که در زمان داریوش بزرگ و خشیارشا هم بحریّهٔ ایران نتوانست در آبهای پلوپونس لنگر اندازد و در سواحل آن قشون پیاده کند.
این کار اجرای نقشهای بود، که دمارات قبل از جنگ سالامین به خشیارشا پیشنهاد میکرد (رجوع شود به صفحهٔ ۷۸۶).
مذاکرات آنتالسیداس
در باب دیوارهای آتن باید در نظر داشت، که اقدام ایران در ساختن آن برای آزردن اسپارتیها بود، زیرا آنها هیچگاه نمیخواستند دیوارها و استحکامات پیره[۱] ساخته شود و باید بخاطر آورد، که این دیوارها را تمیستوکل آتنی ساخت و، چون اسپارتیها از این بابت خیلی نگران بودند، پس از اینکه به همراهی ایران بر آتن غلبه کردند، دیوارها را از بیخ و بن برافکندند. وقتی که خبر ساخته شدن دیوارهای آتن به لاسدمونیها رسید، در اندیشه و نگرانی زیاد شدند، بخصوص که میدیدند کنن آتنی بحریّهٔ
- ↑ Piree.