برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۶۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بدو گفت: «تیماگراس، این میز را بخاطر دار، بی‌جهت نیست، که آن را باین خوبی چیده‌اند» . مقصود استان این نبود، که حق‌شناسی او را با این حرف تحریک کند، بلکه می‌خواست او را، در ازای خیانتی که می‌کند، توبیخ کرده باشد. این شخص، وقتی که به آتن برگشت، از این جهت، که پولی از شاه گرفته بود، محکوم باعدام شد» . از نوشته‌های پلوتارک معلوم است، که معاهدهٔ آنتالسیداس به حسّیّات یونانی‌ها بسیار گران آمده، علی الخصوص که بشکل فرمانی از طرف اردشیر صادر شده بود. چنانکه بیاید، از این زمان تا قوّت یافتن فیلیپ مقدونی و استیلای او بر یونان، این فرمان مبنای روابط دول یونانی با یکدیگر گردید و، هر زمان که طرفی می‌خواست از آن تخطّی کند، طرف دیگر دخالت ایران را خواستار می‌شد.

از این جهت بعضی باین عقیده‌اند، که عدم بهره‌مندی خشیارشا را در یونان این فرمان جبران کرد و یونان تابع سیاست دربار ایران گردید.

نلدکه گوید: «در دربار پارسی اهمیّت واقعی این سند را نمی‌توانستند بفهمند، زیرا طبیعی می‌دانستند، که رئیس یک دولت جهانی باید فقط حکم کند. رجال دولت پارس، که از اوضاع مطّلع بودند، با زحمت توانستند آزادی جزائر یونانی را بشناسانند. بنظر آنان اسپارتیها فایدهٔ بزرگی از این صلح بردند، زیرا از آنچه داشتند چیزی را گم نکردند، ولی‌شناسائی استقلال شهرهای کوچک، شهرهائی را، که خاک دیگران را تابع خودشان کرده بودند، بسیار محدود ساخت، مثلا تب، که پایتخت ب‌اسی بود، یکی از شهرهای آزاد این ولایت گردید و عدّهٔ این شهرها زیاد بود. بنابراین یونان به هزار پارچه تقسیم شد و اسپارت، که نمی‌خواست به تبعهٔ خود همین آزادی را بدهد، حالا می‌توانست بر شهرهای آزاد استیلا یابد و این دولت در مدّت تقریباً ۱۶ سال از این صلح استفاده‌ها کرد. آتن، که خرد خرد رو به بهبودی می‌رفت، سه جزیره بموجب این صلح دریافت کرد، ولی در هیچ جای یونان مانند آتن حسّ نکردند، که صلحی که بوسیلهٔ فرمان شاه برقرار شده، چقدر موهن است. آیا در این موقع شاه با این فرمان به یونانیها حکم نمی‌کرد، چنانکه