برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۷۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

موافق فرمان اردشیر با هم در صلح و صفا باشند، از مخاصمه دوری جویند و، چون جنگی در پیش نخواهند داشت، باید ساخلوهای شهرها و قلاع را بردارند، تا تمام شهرها آزادانه موافق قوانین خودشان زندگانی کنند (پریدو، تاریخ یهود و مردمان مجاور، کتاب ۳،- صفحهٔ ۶۲ و بعد)[۱] تمام دول یونان بجز تب این اعلام را با مسرّت و شادی تلقی کردند، امّا تب رضایت نداشت، زیرا مقارن این اوان بواسطهٔ فتح نمایانی، که نسبت به لاسدمونیها کرده بود، در یونان برتری داشت. تدارکات ایران در مدّت دو سال با تأنّی پیش رفت و بعد، که خاتمه یافت، فرناباذ معسکر خود را در آسه[۲] قرار داد و تمام قشون برّی و قوای بحری ایران در اینجا جمع شدند (۳۷۷ ق. م). عدّهٔ سپاهیان برّی به دویست و بیست هزار می‌رسید و بیست هزار سپاهی اجیر یونانی جزو این عدّه بودند. بحریّه از سیصد کشتی تری‌رم و دویست کشتی سی‌پاروئی و عدّه‌ای زیاد از کشتی‌های حمل و نقل ترکیب یافته بود (دیودور، کتاب ۱۵، بند ۴۱). در اوّل تابستان فرناباذ از آسه حرکت کرده بطرف مصر رفت و، وقتی که بمصبّ نیل رسید، دید مصریها از تأنّی ایرانی‌ها در تدارکات استفاده کرده خودشان را برای دفاع آماده ساخته‌اند. قشون ایران مکمّل بود، ولی عیب بزرگی هم داشت، توضیح آنکه سرداران ایرانی در عملیات جنگی آزاد نبودند و می‌بایست دربار را از وقایعی، که روی می‌داد، آگاه کرده منتظر دستور باشند. مثلا دیودور گوید (در همان بند): چون ایفیکرات باین نکته برخورد، که فرناباذ به آسانی حرف می‌زند، ولی با اشکال عمل می‌کند، روزی بوی گفت: «من در حیرتم از اینکه بین گفتار و کردار شما تفاوتی زیاد می‌باشد، اوّلی سهل است و دوّمی بسیار دشوار» . فرناباذ جواب داد: «جهت این است، که گفتار من در اختیار خودم و کردارم منوط به اجازهٔ شاه است» . مصبّ نیل در آن زمان به هفت شعبه منشعب می‌شد، که هرکدام را دهنه می‌نامیدند و مصریها تمام هفت دهنه را محکم کرده و سدهائی در جاهای لازم بسته بودند، تا بحریهٔ ایران نتواند داخل


  1. Prideau. Histoire des Juifs et des peuples Voisins, l. III. p. ۶۲.
  2. Ace (St Jean D'Acre)- عکّة.