برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۹۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

حتّی در دربار بعضی می‌گفتند، که اخس با این زن در نهان روابطی دارد و شاه از این قضیّه آگاه نیست. اردشیر از این نظر، که پس از فوت او واقعه‌ای، مانند قضیّهٔ کوروش کوچک پیش نیاید، مصمّم شد داریوش را، که ۲۵ سال داشت در زمان حیات خود ولیعهد کند و با این مقصود به او اجازه داد تیار راست بر سر گذارد (فقط شاهان می‌توانستند تیار راست بر سر گذارند). بعد پلوتارک گوید (بند ۳۲) رسمی است در پارس، که پس از اینکه ولیعهدی معین شد، او عنایتی از شاه درخواست می‌کند و، اگر موضوع درخواست پذیرفتنی باشد، شاه نمی‌تواند از قبول آن امتناع ورزد. داریوش از شاه درخواست کرد، که زنی را آسپاسی[۱] نام به او بدهد. این زن در فوسه واقع در ولایت ینیان از والدین آزاد تولّد یافته و دارای تربیت خوبی بود. شبی که زنان بشام در منزل کوروش کوچک دعوت داشتند، او نیز دعوت شده بود و رفتار و اطوار عفیفانه‌اش بقدری جلب توجّه کوروش را کرد، که از آن شب ببعد او دلبستگی و علقهٔ خاصّی باین زن یافته وی را در حرم خود پذیرفت و بر تمام زنان غیر عقدی خود مقدّم داشت. پس از جنگ کونّاکسا و فوت کوروش این زن بحرم اردشیر درآمده مورد محبّت او گردید. بنابراین اردشیر از درخواست داریوش مکدّر و ملول شد، زیرا خارجی‌ها بقدری نسبت به زنان خود متعصّب‌اند، که نه فقط تکلّم را با زن غیر عقدی شاه خیانت بزرگی میدانند بل از راهی، که گردونهٔ زن از آن عبور می‌کند، نمی‌توان گذشت. با وجود اینکه اردشیر آتس‌سا دختر خود را برخلاف قوانین پارس ازدواج کرده بود و با اینکه سیصد و شصت زن غیر عقدی داشت، در جواب درخواست داریوش گفت، می‌توانی این زن را بحرم خود وارد کنی، ولی بشرطی که آسپاسی به طیب‌خاطر راضی شود.

بعد زن را خواسته تکلیف داریوش را به او گفتند و او برخلاف انتظار شاه داریوش را ترجیح داد. اردشیر تمکین کرد، ولی چیزی نگذشت، که امر کرد آسپاسی را کاهنهٔ معبد اناهیتا کنند (این معبد در همدان بود) و موافق قوانین این معبد


  1. Aspasie.