فصل دهم-سلطنت اردشیر سوم و ارسس[۱]
مبحث اول-اردشیر سوم
نام و نسب
نام او اخس بود، که تصوّر میکنند یونانی شده و هوک است، ولی پس از اینکه بتخت نشست، خود را اردشیر نامید. اسم او را چنین نوشتهاند: در کتیبهٔ تختجمشید، که از خود او است-ارتخشثر. از نویسندگان یونانی دیودور و آرّیان-آرتاکسرکسس، بعضی دیگر-آرتاسسسس، ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه-اردشیر ثالث و اخس. در داستانهای ما این شاه مانند اردشیر دوّم فراموش شده با اردشیر اوّل و دوّم یک شاه گشتهاند.
بنابراین از نویسندگان قرون اسلامی آنهائی که از مدارک شرقی استفاده کردهاند، مانند طبری و ابن اثیر و مسعودی و ثعالبی و حمزهٔ اصفهانی و غیره اسم او را ذکر نکردهاند. ابو الفرج هم اسم او را ذکر نکرده (نفوذ داستانهای ما). نسب اردشیر بالاتر ذکر شده، ظنّ قوی میرود، که مادر او استاتیرا بوده.
رسیدن او بتخت
شرح کشته شدن داریوش و ارسام و خودکشی آریاسپ بالاتر ذکر شد. پس از آن، چون اخس میدانست بسبب این جنایتها نجبا و مردم از او متنفّرند و رضایت نخواهند داد، که او بتخت نشیند، به خواجهسرایان و محارم اردشیر نزدیک شد، پس از مرگ پدر فوت او را پنهان داشت و فرامین و احکام بنام اردشیر صادر کرد. بعد در یکی از چنین فرامین خود را ولیعهد مملکت خوانده در مدّت ده ماه امور دولتی را باین سمت اداره کرد. پس از آن، چون دید مقامش محکم شده، فوت پدر را به مردم اطّلاع داد و بتخت نشست[۲] (موافق قانون بطلمیوس ۳۹۰ ق. م، که مطابق است با آبان، یعنی اکتبر-نوامبر، ۳۵۹-۳۵۸ ق. م).