فیلیپ پس از این اقدام به شهرهای یونانی اعلام کرد، که هرکدام چقدر سپاهی باید بدهند و برای تدارکات جنگ با ایران به مقدونیّه برگشت (همانجا بند ۸۹).
آغاز لشکرکشی به آسیا
در سال ۳۳۶ ق. م فیلیپ تدارکات جنگ را برای حمله به ایران باتمام رسانیده دو سردار خود را موسوم به آتّالوس[۱] و پارمنین[۲] به آسیا روانه کرد. اینها مأمور بودند، که شهرهای یونانی را در آسیای صغیر از اطاعت ایران خارج کنند. بعد چون فیلیپ میخواست از خدایان راجع به بهرهمندی خود در این جنگ استعلامی کرده رضایت آنها را بداند، شخصی را بمعبد دلف فرستاد، تا از پیتی در این باب سؤالی کند. زن مزبوره جواب داد: «گاو نر تاج بر سر نهاده و کار آمیختن طعام با ادویه به انجام رسیده شخصی، که باید گاو نر را بکشد، منتظر است» . دیودور گوید (کتاب ۱۶، بند ۹۱): فیلیپ از این جواب خوشنود شد، چه پنداشت، که مقصود از گاو نر شاه ایران است و او کشته خواهد شد، و حال آنکه گاو نر، که تاج گلی بر سر داشت، خود او بود و مقدّر بود، که کشته شود. فیلیپ، که میپنداشت، رضایت خدایان را تحصیل کرده، غرق شادی گشت و امر کرد قربانیها بکنند و برای دخترش کلئوپاتر[۳]، که زادهٔ المپیاس ملکهٔ مقدونیّه و خواهر اسکندر پادشاه اپیر بود، جشنهای عروسی برپاکرد (این دختر را میخواستند به پادشاه اپیر بدهند).
برای اینکه عدّهٔ بیشتری از یونانیها در این جشن شرکت کنند، فیلیپ یک مسابقهٔ موسیقی ترتیب داد، ضیافتهای درخشان کرد، عدّهای زیاد از دوستان و بیگانگان باین جشنها طلبید و به دوستان خود اجازه داد، که آشنایان خودشان را هم باین جشنها بیاورند. مقصود فیلیپ این بود، که در ازای عنوان سپهسالاری کلّ یونان، که به او داده بودند، به یونانیها ضیافت بزرگی داده باشد. این جشن در شهر اژس[۴] برگزار شد و میهمانان نامی فیلیپ و نیز شهرهای یونانی که، از جمله آتن بود، تاجی از زر به او هدیه کردند. قابل ذکر است، که رسول آتن، وقتی که تاج را میداد، در پایان نطق خود چنین گفت: «هرکس بخواهد سوء قصد بحیات