برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۲۴۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

می‌نمود، که مانند خدا بر تخت قرار گرفته بود. نمایشگاه پر از جمعیّت بود و همه انتظار ورود پادشاه را داشتند، تا بازیها را شروع کنند. در این احوال موکب فیلیپ پیدا شد. پادشاه لباسی سفید در بر داشت و به مستحفظین خود سپرده بود، که دور از او حرکت کنند، تا یونانی‌ها بدانند، که او بمهر و محبّت آنان نسبت به خود اطمینان دارد، ولی در حینی که او وارد طآطر می‌شد و تمام انظار متوجّه او بود، شخصی پوزانیاس[۱] نام قمه‌ای بتن او فروکرد و پادشاه مقدونیّه افتاد و درگذشت.

شرح جهات این قضیّه چنین است:

بقول دیودور (کتاب ۱۶، بند ۹۳) پوزانیاس مذکور، که اصلاً مقدونی و از محلّ اریس‌تیس[۲] بود و در جزو قراولان پادشاهی خدمت می‌کرد، بواسطهٔ صباحت منظر مورد توجّه فیلیپ واقع شد. بعد این پوزانیاس بزودی دریافت، که پوزانیاس نام دیگری نیز محبوب پادشاه است و از این جهت روزی بدو گفت:

«ای که مردی و هم زن و همه جائی». پوزانیاس دوّم کینهٔ پوزانیاس اوّل را بدل گرفت، تا در موقع مناسب تلافی کند و عجالة شرح قضیّه را به یکی از دوستان خود آتّالوس، که از متنفّذین دربار و برادرزادهٔ کلئوپاتر زن جدید فیلیپ بود، گفت[۳]. پس از چندی پوزانیاس دوّم در جنگی، که فیلیپ با ایلّیریها می‌کرد، چون پیش پادشاه ایستاده بود، کشته شد. وقتی که این خبر منتشر شد، آتّالوس پوزانیاس اوّل را نزد خود طلبید و، پس از آنکه او را مست کرد، چند نفر را از مردم رذل بر آن داشت، که با او عمل شنیع کنند. فیلیپ، چون این خبر بشنید، سخت برآشفت، ولی، چون آتّالوس تازه با قشونی به آسیا رفته بود و او را لازم داشت و بعلاوه آتّالوس خویش پادشاه بود، وی را تنبیه نکرد، امّا عطاهائی به پوزانیاس قراول کرد و رتبهٔ او را در میان مستحفظین بالا برد. غضب پوزانیاس فروننشست و او تصمیم کرد، که نه تنها آتّالوس را مجازات کند، بل از شخصی هم، که احقاق حق نکرده،


  1. Pausanias.
  2. Oristis.
  3. دختر فیلیپ کلئوپاتر نام داشت و یکی از زنان او را هم چنین می‌نامیدند.