برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۲۷۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

اظهارات را با روی خوش پذیرفت و ظاهراً وانمود، که این سخنان را کاملاً باور دارد: ولی در همان حال اقدامات احتیاطیّه را راجع به لاسدمون و غیره فراموش نکرد. بعدها، وقتی که از اسکندر می‌پرسیدند، بچه وسیله او توانست یونان را مطیع کند، می‌گفت: «بدین وسیله، که وقت را گم نکردم». این جواب صحیح است زیرا، چنانکه گذشت، او هیچ‌گاه به دشمن فرصت نمی‌داد، که قوای خود را جمع یا تکمیل کند.

شور برای لشکرکشی به ایران

اسکندر پس از آن به مقدونیّه برگشت و مجلسی از سرداران و دوستان خیلی نزدیک و معتمد خود تشکیل داده نقشۀ جنگ ایران را مطرح کرد. مقصود او چنین بود، که در مجلس مزبور زمان قشون‌کشی به آسیا و نیز این مسئله، که چگونه باید این جنگ بشود، مورد مباحثه گردد. آنتی‌پاتر و پارمن‌ین، که از رجال مبرّز مقدونیّه بودند، عقیده داشتند، که قبل از اقدام باین امر باید اسکندر ورّاثی بدنیا آرد، تا در صورت وقوع حادثه‌ای مقدونیّه بی‌پادشاه نماند و جنگهای داخلی برای تاج‌وتخت از نو تولید نگردد. برای فهم مطلب لازم است تذکر دهیم، که از فیلیپ جز اسکندر کسی باقی نمانده بود، که لایق تاج‌وتخت باشد، زیرا اسکندر، پس از اینکه بتخت نشست، به اغوا و تحریک مادرش المپیاس اولاد فیلیپ را از کلئوپاتر نابود کرد. او فقط یک برادر ضعیف العقل داشت، که او را آریده[۱] می‌نامیدند و مادر این پسر رقّاصه‌ای بود آرین‌نا[۲] نام از اهل لاریس[۳]، که از زنان بدعمل بشمار می‌رفت. اسکندر رأی آنتی‌پاتر و پارمن‌ین را نپسندید و چنین گفت: «نطق شما از روی صداقت و حبّی است، که بوطن دارید. شکّی نیست، که این قشون‌کشی کاری است بسیار مشکل و، اگر ما موفّق نشویم، پشیمانی سودی نخواهد داشت. پس قبل از حرکت باید فکر و شور کنیم، که باید در اینجا بمانیم یا بطرف مقصدی، که در نظر داریم، روانه شویم، زیرا بعد، که خودمان را بامواج و بادها سپردیم، تابع این عناصر خواهیم بود، ولی لازم است قبلاً اصول


  1. Aridee.
  2. Arinna.
  3. Larisse.