برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۲۹۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

از آب مورد فشار دشمن واقع نشود و در موقعی، که در تحت فشار سواره‌نظام ایران مقدونیها مرعوب و مضطرب گشته در حال آشوب و اختلال بودند، اسکندر آنها را تشجیع کرده گفت: «یک‌بار دیگر با جرئت و جلادت حمله برید» و دیگر اینکه، چون خودش جنگ می‌کرد و سپاهیان زیاد از دشمن با نیزه و شمشیر می‌کشت، ابتدای هزیمت از آن قسمت سواره‌نظام ایران شروع شد، که در مقابل اسکندر واقع شده بود.

جهت رفتار سخت اسکندر با یونانیهای اجیر، که در قشون ایران بودند، از اینجا بود، که اینها را خائن می‌دانست و می‌گفت، با وجود اینکه یونانیها او را به سپهسالاری کلّ یونان معیّن کرده‌اند، این‌ها طرفدار استیلای خارجه بر یونان می‌باشند. بهمین جهت به آنها امان نداد و اسرای آنها را به محابس مقدونی تقسیم کرد، ولی نسبت به تبی‌ها با ملایمت رفتار کرد، زیرا عقیده داشت، که سختیهای او نسبت بشهر تب آنها را به چنین رفتاری داشته. اسکندر پس از جنگ گرانیک سیصد سپر بمعبد می‌نرو آتن با این کتیبه فرستاد: «تقدیمی اسکندر پسر فیلیپ و تمام یونانیها به استثنای لاسدمونیها بسان علامت فتحی، که نسبت به بربرهای آسیا کرده‌اند» (بالاتر ذکر شده، که یونانیها غیر یونانی را بربر می‌گفتند، ولی اسکندر در این موقع فراموش کرده، یا سیاست این فراموشی را اقتضا می‌کرده، که همان یونانیها مقدونیها را نیم‌بربر می‌خواندند. آمدن او به آسیا هم از طرف یونانیها نبود، بل بفشار سپهسالاری یونان را از آنها گرفته بود و با وجود این بعضی سپاهیان اجیر داخل قشون ایران گردیده و برخی مثل لاسدمونی‌ها خود را از این سفر جنگی کنار گرفته بودند).

نوشته‌اند، که اسکندر برای مادر خود، که خیلی دوست می‌داشت، سهمی از غنائم، مانند البسۀ ارغوانی، جامها و تزیینات قیمتی فرستاد.

جهات شکست قشون ایران

در جنگ گرانیک سواره‌نظام ایران دلیرانه جنگیده، زیرا بیانات دیودور، به خوبی این معنی را می‌رساند و مورّخین دیگر یونانی هم همین گفته‌ها را با عبارات دیگر تأیید کرده‌اند و خوب