برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۰۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

علقه‌ای، که باین زن زیبا داشت، او را بنقّاش مزبور بخشید (کتاب ۲، بند ۶).

از وقایع زمان توقف اسکندر در افس بنای شهر ازمیر[۱] بود. توضیح آنکه این شهر در چهار قرن قبل بدست لیدیها خراب و مردم آن متواری شده بود. در این زمان اسکندر بر اثر خوابی، که دیده بود، امر کرد در بیست استادی ازمیر قدیم شالوده شهر جدیدی بریزند و اهالی ازمیر قدیم در اینجا جمع شوند.

تسخیر می‌لت[۲]

پس از جنگ گرانیک باقی‌ماندۀ قشون ایران بقوای مم‌نن ملحق و در شهر می‌لت جمع شد. در ابتداء هژزیسترات[۳] حاکم این شهر می‌خواست آن را بتصرّف اسکندر بدهد، ولی پس از اینکه شنید بحریّۀ ایران در نزدیکی شهر است، از خیال اوّلی منصرف گردید و اسکندر از افس بقصد شهر مزبور حرکت و بعد از ورود این شهر را محاصره کرد، ولی ساخلو و اهالی شهر قوّت قلب داشتند، زیرا مم‌نن پس از جنگ گرانیک قسمتی از قواء خود را به کمک ساخلو فرستاده بود و دیگر اینکه اهالی می‌پنداشتند، که بحریّۀ ایران به آنها از طرف دریا کمک خواهد کرد، ولی بزودی نیکانور[۴] فرماندۀ سفاین مقدونی، که عدّه‌اش به یک‌صد و شصت فروند می‌رسید از طرف دریا نیز این شهر را در محاصره گذارد و بحریّۀ ایران، که در دماغۀ میکال لنگر انداخته بود و عدّه‌اش به چهار صد کشتی می‌رسید، مانع از محاصره می‌لت از طرف دریا نگردید. با وجود این شهر مزبور برای جنگ حاضر شد و حملات مقدونیها را در ابتداء شجاعانه دفع کرد. بعد گلوسیپ[۵]، یکی از معروفین شهر را، نزد اسکندر فرستاد، که اهالی و ساخلو حاضرند دروازه‌های شهر و بندر آن را برای هر دو طرف، یعنی پارسی‌ها و مقدونیها، باز کنند، بشرط اینکه اسکندر محاصرۀ شهر را موقوف بدارد. اسکندر جواب داد، که خوش‌تر دارد در شهر با اهالی جنگ کند و پس از آن ماشین‌های قلعه‌کوبی خود را بکار انداخت. چون سوراخهائی در دیوار قلعه ایجاد شد، مقدونیها بشهر داخل شده به کشتار پرداختند و اهالی را غارت کردند. سیصد


  1. Smyrne.
  2. Milet.
  3. Hegesistrate.
  4. Nicanor.
  5. Glaucippe.