برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۱۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

از بیخ و بن برافکندند و اهالی را برده دانست. از اینجا اسکندر عازم فریگیّه شده بطول دریاچۀ آسکانیوس[۱] بدان ولایت رهسپار گردید (آرّیان، کتاب ۱، فصل ۶، بند ۲-۳-کنت‌کورث، کتاب ۲، بند ۱۲).

کارهای مم‌نن

در این احوال، که اسکندر صفحات دریائی را یکایک تصرف می‌کرد، مم‌نن باقی‌ماندۀ قشون ایران را جمع کرده درصدد بود، که اسبابی فراهم آرد، تا اسکندر آسیا را ترک کرده به مقدونیه برگردد. او می‌خواست جنگ را به یونان و مقدونیّه برد و، چنانکه مورّخین یونانی نوشته‌اند، تمام امیدواری داریوش در این زمان به کفایت و کاردانی او بود. بالاتر گفته شد، که داریوش او را والی تمام صفحات دریائی کرد و پول وافی برای او فرستاد. پس از آن مم‌نن از هرجا که توانست قشون اجیر بگیرد، گرفت و با سیصد کشتی، که در اختیار او بود، بلامانع در دریاها سیر می‌کرد و اوضاعی را، که موافق یا مخالف نقشۀ پرعرض‌وطول او بود، بدقت می‌سنجید. در ابتداء او به قلاعی حمله برد، که مانند لامپ‌ساک چندان خوب حفظ نمی‌شد. بعد او بتسخیر جزائری پرداخت، که بین دو قارۀ آسیا و اروپا واقع بود و هرچند مقدونیها سواحل هر دو قاره را داشتند، ولی چون بحریّه نداشتند، نمی‌توانستند این جزائر را تصرّف کنند. در اینجاها مم‌نن از نفاقی که بین اهالی بود استفاده کرد، توضیح آنکه بعض اهالی طرفدار اسکندر بودند و برخی طرفدار ایران. متنفّذین حکومت ایران را بر مساواتی، که از طرز و شکل حکومت مردم حاصل شده بود، رجحان می‌دادند و بعلاوه در ابقای حکومت ایران از این حیث نیز ذی‌نفع بودند، که وجوه زیاد از خزانۀ ایران دریافت می‌کردند.

برای مثل جزیرۀ خیوس را ذکر می‌کنیم. در اینجا دو نفر از متنفذین، که آتناگوراس[۲] و آپ‌پولونید[۳] نام داشتند، پس از اینکه با اشخاص دیگر دستۀ خود هم‌عهد شدند، کس نزد مم‌نن فرستاده او را بتسخیر این جزیره دعوت کردند و سردار مزبور، همین‌که این جزیره را تصرف کرد، ساخلوی در آنجا گذارده حکومت را به آپ‌پولونید و دوستان او سپرد.


  1. Ascanius.
  2. Athenagoras.
  3. Appolonide.