برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۴۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

قشون دسته‌ای از فلاخن‌داران، که با تیراندازان مخلوط بودند، جا گرفتند.

تراکیها و سربازان کریتی سبک‌اسلحه نیز جزو این دسته بشمار می‌رفتند. در مقابل سپاهی، که داریوش مأمور کرده بود بلندیها را بگیرند، آگریانهای[۱] تازه‌وارد ایستاده بودند. راجع به عدّۀ نفرات صفوف نوشته‌اند، که بواسطۀ تنگی جا این عدّه از ۳۲ نفر تجاوز نمی‌کرد، ولی هر قدر مقدونیها پیشتر می‌رفتند و معبر کوه گشادتر می‌شد، از تنگنائی می‌کاست و عدّۀ نفرات صفوف بیشتر می‌گشت و حتّی سواره‌نظام هم می‌توانست حرکت کرده به پهلوهای قشون کمک کند. ترتیب قشون اسکندر در این میدان جنگ موافق نوشته‌های آرّیان (کتاب ۲، فصل ۵، بند ۱) و کنت‌کورث (کتاب ۳، بند ۹) چنین بود، ولی دیودور ترتیب را طور دیگر نوشته. مورّخ مذکور گوید (کتاب ۱۷، بند ۳۳) پیاده‌نظام را اسکندر باقتضای محلّ در جبهه جا داد، فالانژهای مقدونی را در عقب، تا در حکم قشون ذخیره باشند و خودش در رأس جناح راست قرار گرفت. جناح چپ از سواره‌نظام کارآزموده و رشید تسّالی ترکیب شده بود.

نطق‌های اسکندر

اسکندر، قبل از آنکه دو لشکر به مسافت یک تیررس به یکدیگر نزدیک شوند، سواره از میان صفوف قشون خود گذشت و سپاهیان را بوسیلۀ نطقهای باحرارت به جنگ تشویق و تشجیع کرد. به مقدونی‌ها گفت: «شما، که در اروپا در آن همه جنگها فاتح شده‌اید، اکنون نوبت جهان‌گیریهای شما در آسیا در رسیده. اینجا مانند تراکیّه یا ایلّیریه نیست، که شما در اطراف کوه‌های آن قوای خود را بیهوده صرف کنید. این مشرق پرثروت و آباد است، که ترکه‌اش از آن شما خواهد بود». بعد جنگهای فیلیپ و مطیع کردن آتنی‌ها را بخاطر آنها آورد و فتحی را، که در ب‌اسی کرده شهر تب را از بیخ و بن برکنده بودند، یادآور شد و عبور آنها را از گرانیک و ولایاتی، که در آسیای صغیر تسخیر شده بود، یک‌به‌یک شمرد. وقتی که بصفوف یونانی‌ها نزدیک شد،


  1. Agriens.