برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۵۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

که او عادت داشته، شخصا بقلب قشون دشمن حمله برده با سردار کلّ یا سپهسالار سرپنجه نرم کند. به هرحال چیزی که مسلّم می‌باشد و تمام مورّخین عهد قدیم تصدیق کرده‌اند، این است، که انتخاب این میدان جنگ برای ایرانیها خیلی مضرّ بوده.

آرّیان در این باب چنین گوید (کتاب ۲، فصل ۴، بند ۱): عقیده‌ای، که هیچ عاقلانه نبود، ولی بر ملق و چاپلوسی مبتنی بود، داریوش را خوش آمد.

شاید قضا و قدر داریوش را بر آن داشت در جائی اردو زند، که نه می‌توانست به آسانی از سواره‌نظام خود استفاده کند، نه قشون عظیم سبک‌اسلحۀ خود را بکار اندازد و نه از جناحین دشمن بگذرد، زیرا تقدیر می‌خواست فتحی آسان نصیب یونانیها گردد[۱].

واقعا مقدّر بود، که امپراطوری آسیا از پارسیها به مقدونی‌ها منتقل شود، چنانکه از آسوریها به مادیها و از مادیها به پارسیها رسید.

غارت اردوی ایران

چون شب دررسید، مقدونیها دست از تعقیب دشمن برداشته بخیال غارت اردوی ایران و مخصوصا خیمه و بارگاه داریوش افتادند، زیرا می‌دانستند، که اشیاء نفیسه در آن زیاد است. در نتیجۀ غارت، طلا و نقرۀ زیاد و لباسهای گوناگون فاخر از خزانۀ شاه بیرون کشیدند و از خیمه‌های اقربا و سرداران داریوش نیز غنائم بسیار ربودند. چون زنان حرم و زنان اقربای شاه اسباب تجمّلی زیاد با خود بدین‌جا آورده بودند، غنائم بقدری زیاد و سنگین بود، که مقدونیها نمی‌توانستند آن را حمل کنند و اشیاء را خوب و بد کرده اسباب گران‌بها را برداشته باقی را دور می‌انداختند. وقتی که مقدونیها داخل خیمه‌های حرم شدند، ضجّه و شیون زنها را حدّی نبود. اکثر آنها از خیمه‌ها بیرون دویده به ندبه و زاری پرداختند و مقدونیها لباسهای آنان را از تن آنها کنده زینت‌هایشان را ربودند، چنانکه برای این زنان لباسی جز پیراهن یا ارخالقی نماند. دیودور گوید: «زنان با دست لرزان زینت‌های خود را کنده با


  1. چون آرّیان یونانی بود، بجای «مقدونی» در جاهای زیاد «یونانی» نوشته و می‌خواسته بگوید، که فتوحات اسکندر فتوحات یونانیها بود. پائین‌تر معلوم خواهد شد، که تا چه اندازه این تصوّر موافق حقیقت است.