برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۷۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

منتهاالیه پل برپاکردند و سپاهیانی در برجها قرار گرفته از بالا به کشتی‌های صور باران تیر باریدند. صوریها در مقابل این اقدامات سپاهیانی در نهان بساحل آورده عمله و کارگرهای مقدونی را سر بریدند و در جبل لبنان هم اعراب عدّه‌ای از مقدونیها را کشته جمعی را هم اسیر کردند.

اسکندر، چون دید محاصرۀ صور بطول خواهد انجامید، قشون خود را به چند قسمت تقسیم کرده و کارهای محاصره را به پردیکّاس و کراتر[۱] سپرده خود عازم عربستان گردید (مقصود از عربستان در اینجا شبه جزیرۀ عرب نیست، زیرا چنانکه تاریخ نشان می‌دهد، فاتحی بدرون آن شبه جزیره داخل نشده، مقصود بادیه‌های مجاور فینیقیّه و سوریّه است، که داریوش بزرگ در کتیبه‌های خود آن را اربایه می‌نامد).

صوریها در این وقت دماغۀ کشتی بزرگی را پر از ماسه و سنگ‌ریزه کرده و کشتی مزبور را، پس از اینکه با قیر اندودند، از موادّ محترقه پر کردند. بعد آن را بدم بادهای تند دادند و بادها کشتی را با سرعتی حیرت‌آور بطرف پل برده چنان به خاک زد، که دماغۀ کشتی در خاک فرورفت. در این حین صوریهائی، که در کشتی بودند، موادّ محترقۀ کشتی را آتش زده بیرون جستند و در قایقهائی، که قبلاً تهیّه شده بود جا گرفته به افکندن مشعل‌های افروخته بطرف پل و مقدونیها شروع کردند. کشتی قیرآلود، همین‌که آتش گرفت، بادها این آتش را در اطراف بپراکند و طولی نکشید، که از این آتش‌ها شعله‌هائی تمام پل و اطراف را فروگرفت ، برجهای چوبین مقدونیها و هرچه سوختنی بود طعمۀ آتش گردید و دود آن اطراف را تیره و تاریک کرد. مقدونیها، که در برجها بودند، چون دیدند، که کاری نمی‌توانند بکنند، اسلحه را دور افکنده خودشان را بدریا انداختند و صوریها، که می‌خواستند آنها را اسیر کنند، دست‌های آنها را با چوب و ادوات دیگر مجروح کردند، تا نتوانند شناو کنند و یکایک آنها را گرفته و در قایقهای


  1. Cratere.