برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۴۱۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

پسر آبولیتاس[۱] ریاست داشت و بر بابلیها، سی‌تاکیان[۲] و کاریان-بوپار[۳]. ارامنه به سرداری ارونت[۴] و میثروس‌تس[۵] بودند، کاپادوکیها به سرداری آری‌آرسس[۶].

سل‌سوریان[۷] و بین‌النهرینی‌ها به فرماندهی مازه (والی بابل). عدّۀ پیاده‌نظام به یک میلیون می‌رسید و سواره‌نظام به چهار صد هزار نفر. عدّۀ ارابه‌های داس‌دار دویست بود. پانزده فیل هم از صفحات این‌طرف سند آورده بودند.

روایت کنت‌کورث

عدّۀ سپاهیان و ترتیب حرکت چنین بود: در جناح چپ سواران باختری و دهائی به عدّۀ دو هزار نفر، بعد از آنها سواران رخّجی و شوشی به عدّۀ چهار هزار نفر، از عقب این‌ها پنجاه ارّابۀ داس‌دار و پس از آن بسّوس والی باختر با هشت‌هزار نفر سوار باختری و دو هزار نفر سوار ماساژتی (از اینجا باید استنباط کرد، که ماساژتها در این زمان مطیع یا متحدین ایران بوده‌اند). بعد از سواران مزبور پیاده‌نظامی، که از ملل مختلفه بود، حرکت می‌کرد. این سپاهیان مخلوط نبودند و هر ملّت در زیر بیرق خود حرکت می‌کرد. از عقب پیاده‌نظام مزبور پارسیها، مادیها و سغدیها به سرداری آری‌برزن و اربات[۸] می‌آمدند. این دو فرمانده در تحت امر ارسی‌نس[۹] بودند و او نژاد خود را به کوروش بزرگ می‌رسانید و از اعقاب هفت نفر پارسی بود (باید مقصود رؤساء هفت خانوادۀ درجه اوّل پارس باشد، که هرودوت هم به بودن آنها، چنانکه گذشت، اشاره کرده. ارسی‌نس کنت‌کورث همان ارکسی‌نس آرّیان است). آنهائی که بعد از ملل مزبوره می‌آمدند، مردمانی بودند، که هویّتشان درست معلوم نبود و حتّی رفقای جنگی آنان آنها را با اشکال می‌شناختند. بعد پنجاه ارّابۀ چهاراسبه حرکت می‌کرد و در پیشاپیش آن فردات[۱۰] با عدّۀ زیادی از سپاهیان می‌رفت. از پس ارّابه‌ها، هندیها و مردمان سواحل دریای احمر می‌آمدند، بعد از آنها پنجاه ارّابۀ داس‌دار باین قسمت از قشون خاتمه می‌داد. سپس مردمان ارمنستان


  1. Abulitas.
  2. Sitaciens.
  3. Bupare.
  4. Oronte.
  5. Mithraustes.
  6. Ariarces.
  7. Coele-Syriens.
  8. Orobates.
  9. Orsiues.
  10. Phradate.