باب دوم-قسمت تمدنی
تذکّر هرچند از تاریخ این دوره، چنانکه ذکر شد، اطّلاعاتی هم راجع باوضاع تمدّنی آن حاصل میشود و بنابراین میبایست در این باب بذکر چیزهائی پرداخته باشیم، که بواسطۀ بدست نیامدن موقع در باب اوّل ناگفته مانده، ولی چون هریک از اطّلاعات مذکوره بمناسبت واقعه یا قضیّهای ذکر شده و ممکن است، که بواسطۀ پراکندگی در باب اوّل این کتاب جمعاً در خاطر خواننده محفوظ نمانده باشد، ناچار لازم آمد، که اطّلاعات مذکوره را در این باب خلاصه کرده ناگفتهها را بر آن بیفزائیم، تا شاید بهوسیله این باب تا اندازهای بتوان اوضاع تمدّنی ایران را در دورۀ هخامنشی نمود، ولی قبلاً باید اعتراف کرد، که اطّلاعات کنونی راجع باین موضوع زیاد نیست و در نتیجه سؤالهائی بیجواب میماند.
با وجود این ناچار باید به اطّلاعاتی که در دست است، اکتفا کرد، تا شاید در آینده بعض مجهولات بواسطۀ اکتشافاتی معلوم گردد. جاهائی، که گفتههای باب اوّل راجع بمطلبی خلاصه میشود، به اشاره اکتفا کرده خواهیم گذشت و مدارک گفتهها را تکرار نخواهیم کرد، زیرا در باب اوّل ذکر کردهایم و مقصود از اشاره فقط این است، که مطلبی را خواننده بخاطر آرد.
فصل اول-وسعت دولت هخامنشی و تشکیلات ان
مبحث اول-وسعت دولت هخامنشی
اسنادی که این مسئله را روشن میکند عبارت است از: ۱-کتیبۀ نقش رستم، که داریوش اوّل در مقبرۀ خود نویسانده. ۲-نوشتههای هرودوت راجع به ایالات مالی ایران هخامنشی، که به استثنای بعض اختلافات، مؤید این کتیبه است و در مبحثی، که راجع به مالیه است، بیاید. ۳-کتیبههای یکی از مقابر شاهان هخامنشی در تختجمشید، چنانکه پائینتر ذکر خواهد شد.