سکودری است. ۲۶-این یونانی سپردار است. ۲۷-این پوتی است.
۲۸-این کوشی است. ۲۹-پهلوی تخت از طرف چپ، خوانده نمیشود، زیرا نسخه پارسی و عیلامی بکلّی خراب شده و در نسخۀ بابلی دوماً[۱] میخوانند. در نقش رستم اینجای فهرست ایالات مکیا یا مچیا خوانده میشود. ۳۰-این کرخی (یا کرکی) است.
از مقایسۀ این کتیبهها با کتیبۀ نقش رستم روشن است، که ترتیب ذکر ایالات یکی است. یگانه تفاوت این است، که در کتیبۀ نقش رستم پارس در فهرست ممالک تابعه نیست، یعنی داریوش میگوید: «علاوه بر پارس» و در این کتیبه پارس در اوّل فهرست قرار گرفته. معلوم است، که این کتیبه از حیث تاریخ از کتیبۀ نقش رستم مؤخر است، ولی معلوم نیست، شاهی که در اینجا بر تخت نشسته، کی است. مستر داویس بسیار کوشیده، تا شاید کتیبهای راجع به معرفی شاه بیاید، ولی معلوم گشته، که چنین کتیبهای وجود ندارد. حدس میزنند، که شاه باید اردشیر دوّم باشد، ولی مؤلّف تصوّر میکند، که این حدس نباید صحیح باشد، زیرا مصر در زمان اردشیر دوّم از ممالک تابعه نبود: در زمان داریوش دوّم از ایران جدا و در سلطنت اردشیر سوّم از نو تسخیر شد. در خاتمه مقتضی است گفته شود، که چون مستر داویس خطوط عیلامی و بابلی را نمیدانست، فقط از خط پارسی سواد برداشته، ولی معلوم است که نسخۀ عیلامی و آسوری را نیز خواهند خواند.
این است آنچه راجع به وسعت دولت هخامنشی میتوان گفت. کتیبههای دیگر داریوش اوّل هم اطّلاعاتی راجع به ایالات تابعه ایران هخامنشی میدهند (مانند کتیبۀ بزرگ بیستون و کتیبۀ تختجمشید و لوحۀ اکتشافی در همدان)، ولی چون مثل کتیبههائی، که ذکر شد جامع نیستند، از درج آنها در اینجا خودداری کرده شرح هریک را بجای خود (آثار هخامنشی) محوّل میداریم.
- ↑ Dumaa.