برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۵۱۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تقسیمات هرودوت از نظر مالی ایران است و قرطاجنه هیچ نوع باج یا خراجی به شاهان نمی‌داده و قرارداد او با شاهان یک نوع قرارداد اتّحاد یا کمک‌های معنوی بوده، که به تقاضای ایران در مواردی انجام می‌شده. ممکن است گفته شود، که در نوشته‌های هرودوت اسمی از تراکیّه اروپائی، مقدونیّه و سکاهای آن طرف دریا نیست. جهت آنهم معلوم است. زمانی که هرودوت تاریخ ایران را می‌نوشت، این قطعات جزو ایران نبود، زیرا در زمان خشیارشا این صفحات از ایران مجزّا شد. با وجود این مورّخ مذکور می‌گوید، که از جزایر و بعض مردمان اروپائی تا تسّالی باج می‌گرفتند.

هرودوت ذکر ایالات را از یونانیهای آسیای صغیر و لیدیّه شروع کرده و جهت آن، چنانکه استنباط می‌شود، بالاتر گفته شد (صفحۀ ۱۴۷۷). امّا داریوش برای ذکر اسامی ایالات رود دجله را محور ممالک وسیعه ایران قرار داده و اوّل از دجله گرفته بطرف مشرق رفته، تا بسیحون یا ماوراء آن رسیده، بعد برگشته باز از دجله بطرف مغرب رفته، تا در قرطاجنه ایستاده. جهت معلوم است:

ایالات ایران در مشرق دجله از آریانهای ایرانی مسکون بود یا از مللی، که به استثنای خوزها قرابت نژادی با ایرانی‌ها داشته‌اند. بعد می‌بینیم، که در ذکر اسامی ایالات شرقی، داریوش پارس را جداگانه اسم برده می‌گوید «علاوه بر پارس «و از ایالات دیگر، ماد و خوزستان را بر سایرین مقدم می‌دارد». جهت این است، که حکومت با پارسیها بود و آنها از ملل تابعه بشمار نمی‌رفتند. هرودوت هم گوید، که پارس از تأدیۀ باج معاف بود و هدایائی برای شاه می‌فرستاد، امّا جهت مقدّم داشتن ماد و پارس بر سایر ایالات از اهمیّت و قدمت تاریخی آنها است، بعلاوه مقرّ شاهان در قسمتی از سال در همدان و شوش بود. داریوش ماد را بر عیلام قدیم مقدّم می‌دارد، زیرا ماد مملکت آریانی بود و بزرگتر از عیلام قدیم. بعد باز می‌بینیم، که بعض ایالات فهرست هرودوت در کتیبۀ نقش رستم نیست. جهت از اینجا است که داریوش ایالات را، با حدودی که آنها در موقع الحاق به ایران دارا بودند، ذکر می‌کند، مثلا از گرجستان و قفقازیّه و ری اسمی نمی‌برد، زیرا این قسمتها جزو