ترقّی خود رسیده بود.
جنگهای دیگر عیلام با بابل تا انقراض آن دولت بدست آسوریها در فوق ذکر شده.
عهد سوّم
وقایع عمدۀ این عهد عبارت است از جنگهای آسور با عیلام. توضیح آنکه عیلام تا این زمان با آسور همسایه نبود، زیرا بین این دو دولت مردمان کوهستانی واقع شده بودند، و لیکن در زمان تیگلاتپالسر چهارم آسوریها با مردمان مزبور جنگیده بعضی را کاملا مطیع کردند و برخی را نیم مستقل گذاردند. پس از آن عیلام دولت همجوار آسور گردید.
جنگ اوّل
دولت عیلام از راه مآل بینی با بابل، که نیز از تسلط آسوریها در عذاب بود، عهد اتّحادی بست، تا باهم ممالک خودشان را از تعدّیات آسور حفظ کنند. سارگن، همینکه خبر این اتّحاد و تجهیزات عیلام را شنید، فرصت بمتحدین نداده قبل از رسیدن کمکی به عیلامیها به مملکت آنها حمله برد. در این زمان آسور به عیلام برتری داشت، زیرا اوّلا آسوریها متمدّنتر از عیلامیها بودند، ثانیا سواره نظام آسور از حیث عدّه و هم از جهت