میشود، مورد اطمینان دربار ایران نبودند. بنابراین واضح است، که هسته بحریۀ ایران را سفاین و ملاّحان فینیقی تشکیل میدادند و سفاین دیگر ضمیمه میگشت. سفاینی، که بامر شاهان میبایست ساخته شود، بیشتر در فینیقیّه و بعد از آن در آسیای صغیر مانند کاریّه و ولایت ینیان و سواحل داردانل و بوسفور تهیّه میشد و کشتیهای ایران، چنانکه از نوشتههای هرودوت و گفته اسکندر برمیآید، از کشتیهای یونانی بزرگتر و سرعت سیرش بیشتر بود. از نوشتجات مورّخین مزبور نیز دیده میشود، که کشتیهای بحریۀ ایران هخامنشی از سه نوع است:
[۱]-کشتیهائی، که یونانیها تریرم مینامیدند، باین مناسبت که سه صف پاروزن داشت و صفوف در سه طبقه جا میگرفتند. این نوع کشتیها سفاین جنگی بشمار میرفت. ۲-کشتیهای دراز، که برای حمل و نقل اسبها و سوارهنظام بکار میبردند. ۳-کشتیهای کوچکتر، که در حکم بارکشهای امروزی بود، و برای حمل و نقل آذوقه استعمال میشد. هرودوت، چنانکه گذشت، گوید: عملۀ کشتیها از ملّتی بودند، که کشتیها را تهیه کرده بودند، ولی امیر البحر یا سرداران از سه قوم معیّن میشدند: پارسی، مادی و سکائی. این نکته و نیز اینکه هرودوت، چنانکه در جای خود بیاید، گوید پارسیها از همسایگان خود، آنهائی را که نزدیکترند، بیشتر احترام میکنند و به مردمان دور اعتنائی ندارند، این نظر حاصل میشود، که پارسیها به اقوامی، که آریانی بودهاند، بیشتر اعتماد داشتهاند و، چون آنها را از خودشان میدانستند، ریاست را هم به آنها واگذار میکردند. گنجایش کشتیهای خشیارشا را هرودوت از هشتاد الی دویست نفر نوشته، ولی چون تصریح نکرده، که این گنجایش با اسباب و لوازم عدّۀ مزبور بوده یا بیآن، نمیتوان بتحقیق دانست، که بارگیری ۱کشتیها بچه میزان بالغ میشد. اگر تصوّر کنیم، که لوازم سپاهیان را جداگانه در کشتیهای حمل و نقل از عقب کشتیهای جنگی میبردهاند، بارگیری کشتیها بوزن امروز از ۵ الی ۱۵ تن یا از ۱۷ الی ۵۰ خروار بود و الاّ بیشتر.
________________________________________
- ↑ Tonnage.