برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۵۲۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

قوانین لا یتغیّر بود و سخت اجرا می‌شد، چنانکه این نکته ضرب المثل شده بود و می‌گفتند: مگر این مطلب قانون ماد است، که تغییر نکند (کتاب عزرا).

هرودوت، پلوتارک، دیودور و غیره مکرّر از قضات شاهی یا قضاتی، که شاه احضار می‌کند، صحبت می‌دارند. موارد آن در قسمت‌های تاریخی این کتاب ذکر شده. اینها همان شش یا هفت نفر رئیس خانواده‌های درجه اوّل‌اند، که در پارس همیشه مورد احترام و ملاحظه بودند و در قضیّه بردیای دروغی مخصوصا ذکری از آنها شده.

راه‌ها و چاپارخانه‌ها

در دورۀ هخامنشی به راهها اهمیّت می‌دادند و این نکته تعجّب ندارد، چه دولت وسیع هخامنشی بی‌راه‌های سهل العبور نمی‌توانست این همه ممالک پراکنده را از سیحون تا قرطاجنه اداره کند. نوشته‌های مورّخین یونانی و غیره نیز مؤیّد این مطلب است، چنانکه هرودوت مشروحاً خوبی راه‌های ایران آن زمان را ستوده و کزنفون، که خودش راه آسیای صغیر را تا دجله پیموده، گفته‌های هرودوت را تأیید کرده و بعلاوه ایزید ورخا راکسی، که در پارت مسافرت کرده بود، باز شرحی از خوبی راه‌ها می‌نویسد (اگرچه زمان این مصنّف خیلی بعدتر است) از این کلیّات که بگذریم، متأسفانه اطّلاعات زیادی از راههای ایران در دست نیست.

با وجود این، اطّلاعاتی را که هرودت و دیگران داده‌اند، ذکر می‌کنیم: در میان راه‌ها اوّلا راهی بود، که هرودت آن را راه شاهی نامیده (شاید شاه راه را او چنین فهمیده). این راه از شهر افس یونانی در آسیای صغیر شروع شده بسارد می‌رفت و از آن شهر گذشته به فریگیّه می‌رسید. پس از آن این راه از رود هالیس (قزل‌ایرماق امروز) گذشته به کاپادوکیّه متوجه می‌شد. در دربند هالیس قلعۀ نظامی ساخته و ساخلوی در آن برای حفظ امنیّت گذاشته بودند. از کاپادوکیّه راه مزبور تا کیلیکیّه امتداد می‌یافت. در کیلیکیّه، چنانکه گذشت، دو معبر است، معبر کیلیکیّه و سوریّه. اینجا هم دو قلعه ساخته بودند، که هرکدام ساخلوی داشت و معبرها را با دیواری سدّ و در وسط آن دروازه‌ای بنا کرده بودند. از