روشن است، که در آن زمان یک مثقال نقره بمراتب بیش از حالا در زندگانی کارگشائی میکرده، و بنابراین دریک هم موافق نرخهای آنروز خیلی بیش از قیمتی که ذکر شد، کار میکرده.
مسکوکات مذکوره در ایران و ممالک تابعه رواج داشت و مالیاتها و حقوق ساخلوها و غیره با این سکهها پرداخته میشد، ولی باید در نظر داشت، که دریک را کم سکه میزدند و کلیة پول مسکوک در خزانههای ایران کمتر از شمش بود. بهمین جهت عدّۀ دریکهائی که تا زمان ما باقی مانده کم است. بالاتر گفته شد، که ولات و پادشاهان محلّی مجاز بودند سکۀ نقره کمارزش و مس بزنند و این نوع سکهها غالباً در آسیای صغیر و فینیقیّه زده میشد، ولی سکههای مزبور در خارج ایالت آنها حکم جنس را داشت. سکۀ طلا فقط همان دریک بود، که فقط شاه میتوانست چاپ کند. روی سکۀ هخامنشی تاریخ نیست، امّا از صورت شاهان میتوان تاریخ آنها را تقریباً معیّن کرد. حدس میزنند، که اوّلین سکۀ داریوش در ۵۱۶ ق. م زده شده. بر یک طرف دریکها صورت تیرانداز پارسی است، که یک زانو به زمین زده و زه کمان را میکشد. دو دریکی، و نیم دریکی خیلی کم بدست آمده. از نوشتههای مورّخین یونانی معلوم است، که طلا و نقره را در خزانه شاهان غالباً بصورت شمش حفظ میکردند و هر زمان که لازم میشد، شمش را بصورت مسکوک درمیآوردند. بنابراین میتوان گفت، که در دورۀ هخامنشی مسکوکات بقدر دورۀ اشکانی و ساسانی متداول نبود.
از آنچه گفته شد روشن است، که در دورۀ هخامنشی پایۀ پول بر طلا بود و خود دریک هم بمعنی طلائی (زریک) است. از ضرابخانههای ایران اطّلاعاتی در دست نیست، ولی سکههای کمارزش نقره در مستعمرات یونانی آسیای صغیر و فینیقیّه زده میشد.
مقادیر
قبلا لازم است گفته شود، که بشر هر قدر هم، که در درجۀ پست تمدّن بوده، باز برای سنجش مسافت و مقدار چیزهای