نوشتههای او هم بما نرسیده و مضامین آن را دیوژن لاارث[۱] نویسندۀ قرن دوّم و اوایل قرن سوّم میلادی ذکر کرده.
مورّخین و نویسندگانی مانند پلوتارک، پلین، کلمان اسکندرائی[۲]، پورفیر[۳]، آگاثیاس[۴]، فوثیوس[۵]، سیریل اسکندرائی[۶] و غیره از زرتشت اسمی برده و از مذهب او چیزهائی گفتهاند، ولی اوّلا این مورّخین و نویسندگان از قرون بعداند و ثانیاً اینها هم در مذهب ایرانیان قدیم دقیق نشدهاند. مذهب زرتشت از نظر یونانیها غالباً مذهب آتشپرستی و سحر است، خود زرتشت هاتف یا خبردهنده از مغیّبات و کلیّة گفتهها یا نوشتههای آنان به افسانههائی مانند افسانه پرمته[۷] و دزدیدن آتش از آسمان و امثال آن شباهت دارد.
کتب پهلوی، که متضمّن اطلاعات مبسوطی راجع بمذهب زرتشت است، به عقیدۀ متخصّصین و اهل فن غالباً پس از دورۀ ساسانی نوشته شده یا، اگر بخواهیم خیلی بالا رویم، زمان نوشته شدن آنها به هرحال از قرن پنجم میلادی نمیگذرد. خود این مسئله، که آیا میتوان مضامین این نوشتهها را شامل دورهای کرد، که هزار سال قبل بوده، مسئلهایست، که بیمدرک حلشدنی نیست، بخصوص که راجع به آوستا کتاب مقدّس زرتشتیان، دینکرت، که یکی از کتب مهمّه مذهبی آنها است، گوید: آوستا را گشتاسب یا دارا پسر دارا در دو نسخه بر ۱۲۰ هزار پوست گاو با مرکبی از طلا نویسانده یکی را در گنج شاپیگان و دیگری را در خزانۀ استخر گذارد و، چون اسکندر قصر شاهان را آتش زد، نسخۀ آخری بسوخت و نسخۀ اوّلی را هم از گنج شاپیگان بیرون آورده امر کرد، آنچه، که راجع
- ↑ Diogene Laerce (لاارث محلّی در کیلیکیّه بود).
- ↑ Clement d'Alexandrie.
- ↑ Porphyre.
- ↑ Agathias.
- ↑ Photius.
- ↑ Cyrille. d'Alexandrie.
- ↑ Promethee افسانۀ پرمته اجمالاً این است: او پس از آنکه انسان را از لای ساخت، آتش را از آسمان دزدیده به او داد و زوس آلهه بزرگ (به عقیدۀ یونانیها) از این عمل او در خشم شده پاندر یعنی زنی را، که کمال وجاهت و دلربائی داشت، با یک قوطی، که پر از آلام بود، نزد وی فرستاد، ولی پرمته با حیلههائی کید این زن را آشکار و بیاثر ساخت. بعد زوس پرمته را به کوه قفقاز میخکوب و کرکسی را مأمور کرد، که جگر او را بخورد. پرمته را یونانیها بانی اوّلین تمدّن بشر دانسته آتشی را، که او دزدیده بانسان داده بود، عقل و دانائی میپنداشتند.