بعض قرائن تأیید میکند، زیرا میبینیم، که برخی از اسامی خاص، بهطوریکه در کتیبهها ضبط شده، تفاوت دارد با همان اسامی، که معاصرین ضبط کردهاند، مثلاً اسم داریوش در کتیبهها داریواوش است، و حال آنکه در توریة داریوش و یونانیها دارییس ضبط کردهاند (مخرج «شین» در زبان یونانی نبود و آن را مبدّل به «سین» میکردند) و نیز (اردشیر) را در کتیبهها ارتخستر نویساندهاند، ولی کتزیاس اسم دو نفر از رجال درباری را ارتسیراس نوشته و، اگر بجای (س) (ش) بگذاریم و (سین) آخری را هم، که یونانی است، بیندازیم (ارتشیرا) یا (ارتشیر) میشود. معلوم است، که هر دو سادهتر از ارتخشثر است و بزبان امروزی ما نزدیکتر. به هرحال بعضی عقیده دارند، که در این دوره هم بزبان پهلوی یا به زبانی، که خیلی بآن نزدیک بوده، حرف میزدهاند و پارسی قدیم، بهطوریکه در کتیبهها استعمال شده، در شرف مردن بوده. در پایان این مبحث چند جمله از دو کتیبه داریوش درج میشود، تا نمونهای از زبان پارسی قدیم باشد (کتاب لمن-فرهنگ و متنهای پارسی قدیم ۱).
کتیبۀ بزرگ بیستون-ستون اول
بند اوّل-ادم داریواوش، خشایثیی وزرک، خشایثیی
من (م) داریوش، شاه بزرگ، شاه
خشایثیانام [۱]، خشایثیی پارسهیی، خشایثیی دهیونام،
شاهان، شاه پارس، شاه ممالک
وشتاسپ هییا [۲]پوثر، ارشام هییا نپا، هخامنشییه
از ویشتاسب پسر، از ارشام نوه، هخامنشی.
بند دوّم-ثاتییه داریواوش خشایثیی، منا پتیا
میگوید داریوش شاه، از من پدر
وشتاسپ، وشتاسپهییا پتیا ارشام، ارشام هییا
وشتاسب (است) از ویشتاسب پدر ارشام، از ارشام
________________________________________