برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۵۹۴

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

باشد، دیده نمی‌شود و صنعت ساسانی را هم نمی‌توان دنباله صنعت هخامنشی بشمار آورد. از این جهت و جهات دیگر، که پائین‌تر بیاید، این آثار را «صنعت شاهان هخامنشی» دانسته‌اند. شکّی نیست، که در ایران قبل از دوره هخامنشی صنعت معماری و حجّاری وجود داشته، چنانکه حجّاریها و کتیبه‌های عیلامی در (مال‌میر) بختیاری و در جاهای دیگر و نیز نوشته‌های مورّخینی مانند هرودوت و پولیب و دیگران راجع بقصر همدان مؤید این نظر است، و نیز تردیدی نیست، که شاهان هخامنشی اقتباساتی از طرز معماریها و حجّاریهای ادوار سابق ایران کرده‌اند، ولی دایره اقتباس باین اندازه محدود نشده و پس از تسخیر آسیای پیشین صنعت آسور، آسیای صغیر، مصر، یونانیهای آسیا و غیره در معماری و حجّاری هخامنشی نفوذ یافته و آثار این دوره را صنعتی کرده، که نه ابتدائی است و نه ساده.

چنانکه ایران هخامنشی برای دو قرن کلیّه ملل مشرق قدیم را در تحت لوای خود گرد آورد و دربار هخامنشی تمام ترتیبات دربارهای سابق را باهم تلفیق کرد، صنعت هخامنشی هم برای دو قرن تمام شیوه‌ها و سلیقه‌ها را باهم ترکیب کرده بناهای باعظمتی بوجود آورد، که چون نیک بنگریم و من حیث المجموع در نظر آریم، نه آسوری است، نه مصری و نه یونانی: این آثار آثار شاهان ایران است و سهم ایرانیش تناسبی است، که در ترکیب شیوه‌های مختلف بکار رفته، تصرّفاتی است، که در عناصر شیوه‌ها بعمل آمده و آن را زیباتر و ظریف‌تر کرده و بالاخره عظمتی است، که در جائی از دنیا نظیر ندارد. طالارهای وسیع، دهلیزهای پهناور، ستونهای بلند، که در طالار خشیارشا عدّه‌اش بصد می‌رسیده، تخت‌هائی، که بر دوش نمایندگان ملل تابعه است، جدالی، که شاه با حیوانات درنده و عظیم‌الجثه یا مخلوقات اهریمن می‌کند، حضور رجال و صاحب‌منصبان درباری و مردمانی که باجشان را به دربار می‌آورند، تماما دلالت می‌کند بر یک فکر و آن نمودن عظمت شاه است، ولی در همین حال از کتیبه‌های شاهان دیده می‌شود، که خشوع و خضوع آنها در پیشگاه خداوند فوق‌العاده است و فراموش نمی‌کنند، که این قدرت و