مجلس خاص، چنانکه در قصور خلفاء در سامره و در قصور پادشاهان مغول کبیر در هند نیز دیده میشود. چهار در دیگر در طرفین طالار صد ستون شاهنشاه را، که بجدال مشغول است، مینماید: در یکجا با یک گاو کوهی، در جای دیگر با شیری، بعد با دیوی بالدار، که سر شیر دارد و دم و پنجۀ عقاب و بالاخره با هیکل دیگری، که سرش سر یک مرغ شکاری و دمش دم عقرب است. در اینجا دورۀ چهار خوان (جدال) ، که بعضی از آن در قصر کوچک داریوش، دیده میشود، کامل است.
میتوان حدس زد، که مقصود از این تصویر رمزی باشد، باین معنی، که شاه بسمت نمایندۀ اهورمزد با چهار مخلوق اهریمن در نزاع است.
اندرون
صحن جلو با سردر بزرگ (سردر داخلی) ناتمام است. دو قصر بار قسمت عمومی و رسمی، یعنی بیرونی بوده و بقیّۀ ابنیه تماماً به قسمت خصوصی، یعنی اندرونی تعلّق داشته.
سهدری
اندرون، با صرفنظر از چند در کوچک فرعی، راهی با خارج نداشته، جز بوسیلۀ بنائی، که سه درش هنوز برپا است و آن نزدیک زاویۀ جنوب غربی طالار صد ستون واقع است. قسمتی، که هنوز بر پا مانده، عبارت است از: طالار مربّعی، که سقف آن سابقاً بر چهار ستون قرار گرفته بود. درب ورود، که رو بمشرق باز میشود، مزیّن است به نقشی منحصر بفرد و بسیار غریب: پادشاه بر سریر جلوس کرده و آن بر تختی است، که بر ۲۸ نفر نماینده اقوام ممالک قرار گرفته. پشت سر شاه شاه دیگری با همان تجمّل و زینت شاهانه ایستاده و دست را بر پشت سریر شاه نهاده. تعبیر این نقش غریب اینکه شاهی، که نشسته داریوش اوّل است و شاه ایستاده خشیارشا است، که بولایت عهد منصوب و به بنای پارسه (تختجمشید) مأمور گشته [۱]. در اینجا نیز پیدا است، که نقش تاج، طوق و یاره و غیره شاهان، که بر سنگ نصب کردهاند از فلزّات کریمه بوده. دو در طرفین شاه را مینماید، که از قصر بیرون میآید و در دنبال او دو چاکر با چتر، بخوردان،
________________________________________
- ↑ این حجّاریها و کتیبهای، که از خشیارشا پائینتر بیاید، روایت هرودوت را تائید میکند (صفحۀ ۶۸۴).