تا بلندی یک مطر و نیم میپوشد، یافت شود. در زاویۀ جنوب شرقی و در دیوار جنوبی یعنی آنجا، که اردشیر دوّم دو پلّهکان کوچک ساخته، نقش سان دستههای خراجگزار سکائی و هندی دیده میشود. . . . .
این بناهای بلند غیر منظّم، که آثار کمی از خود در جنوب صحن باقی گذارده، یگانه دلیل این معنی است، که در پرسپلیس بناهائی بعد از داریوش و خشیارشا شده است. . . . . (۱۰۹) -ظروف سفالین از خاک زرد (نقّاشی کوتورا، مجموعه ریشار)
تچر
قصر کوچک داریوش، که در ضلع شمالی صحن بپا شده، بنا بر کتیبههای بالای دو جرز رواق به تچر موسوم است. لفظ تچر، تجر یا طزر پارسی جدید، اصلا بمعنی (قصر زمستانی) است. فی الحقیقة در میان تمام ابنیه صفّه تنها این بنا رو بجنوب میباشد و این کیفیّت در چنین آبوهوائی پرمعنی است. سطح قصر مربّع مستطیلی است، که بطول قرار گرفته و کف آن قریب سه مطر بالاتر از کف صحن است. دو پلّهکان کوچک به رواقی میرود، که دارای دو ردیف چهار ستونی است. سه جدار رواق مزیّن بدر و پنجره و طاقچههای متعدّدی است، که حجاریها و کتیبههای فراوان بر آنها است و گویا سنگهای تراشیده آنها اصلاً صیقلی بوده. بهمین جهت این قصر را باصطلاح جدید (آینهخانه) نامیدهاند. در عقب رواق، طالار مرکزی است، که برحسب عادت مربّع است، امّا سه ردیف ستون دارد، که در هر ردیف چهار تا است. بنابراین، فاصلۀ میان ستونهای ردیفهای عمودی، کمتر از فاصله میان ردیفهای افقی است.
نقشه بطور کلی بطرح هدش شبیه است و دو طالار اصلی را از سه طرف اطاقهای