برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۶۳۳

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

افتاده. جرزها حجّاریهائی دارد: یک فراته‌دار پارس [۱]و زوجه‌اش (ملکه) هر دو بحال نماز با برسمی بدست ایستاده‌اند. این نقوش از چند جهت مهمّ است:

نخست اینکه آن تنها معرّف زنی است در پارس [۲]و دیگر اینکه در ایران، از زمان بلافاصله بعد از اسکندر کبیر، تنها نمونۀ حجّاری است، زیرا از مقایسۀ این نقش با مسکوکات این عهد باید بدان تاریخی در حدود ۲۵۰ ق. م داد. بعلاوه این حجّاریها یگانه دلیل است بر اینکه پارس بعد از حریق مسکون بوده. بالاخره با در نظر گرفتن این معنی، که حجّاریها با مقصود بانی موافقت داشته، باید پنداشت، که این در درب آتشکده‌ای بوده. کشف این دروازۀ حجّاری‌شده، که از نظر تمام کاشفین پوشیده مانده، از جنبۀ تاریخی و معرفت آثار قدیم دارای اهمیّت است» .

چنین است مفادّ راپورت پروفسور هرتسفلد. در خاتمه باید گفت که اخیراً (از سال ۱۳۱۰ هجری یا ۱۹۳۱ میلادی) پروفسور مزبور با سرمایه امریکائی مشغول برداشتن خاکهای آوارهای تخت‌جمشید و کاوشها و برگردانیدن بعض خرابه‌ها بصورت اوّلیّه آنها است. تردیدی نیست، که از این کارها آثار زیادی بدست خواهد آمد و ممکن است، مسائل بسیاری روشن شود. عجالة از کشفیّاتی، که جالب توجّه می‌باشد، کتیبه‌ای است از خشیارشا، که بر سنگی کنده‌اند و از زیر خاک بیرون آمده. مفادّ این کتیبه در جزو کتیبه‌های خشیارشا پائین‌تر ذکر خواهد شد.

کتیبه‌های تخت‌جمشید [۳]

کتیبه‌های شاهان هخامنشی در تخت‌جمشید چنین است:

۱-از داریوش بزرگ:

الف-در جرز درگاه (تچر) بالای صورت شاه بزبان پارسی قدیم و عیلامی


________________________________________

  1. یعنی حکمران یا پادشاه دست‌نشاندۀ پارس در زمان سلوکی‌ها و پارتی‌ها.
  2. مقصود نویسنده این است، که در خرابه‌های تخت‌جمشید شکل زنی حجّاری نشده و این هم از دورۀ بعد از هخامنشی‌ها است.
  3. مآخذ همان است، که در صفحۀ ۱۵۷۰ ذکر شده.