هند، گندار، سکائیّه، مچیا [۱].
بند ۳-داریوش شاه گوید: اگر تو فکر کنی: «از هیچ دشمنی نترسم» ، این مردم پارس را نگاه دار. اگر مردم پارس بپاید، سعادتی، که برای مدّتهای مدید تیره نشود، از اهورمزد باین خانوادۀ شاهی نازل گردد.
[۲]-از خشیارشا
الف-در بالای دو گاو نر پردار چهار مرتبه بپارسی، عیلامی و آسوری تکرار شده.
بند ۱-خدای بزرگی است اهورمزد، که این زمین را آفریده، که آن آسمان را آفریده، که بشر را آفریده، که شادی را برای بشر آفریده، که خشیارشا را شاه کرده، یگانه شاهی را از بسیاری، یگانه آقائی را از بسیاری.
بند ۲-منم خشیارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه ممالکی، که ملل گوناگون دارد، شاه این زمین بزرگ و پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی.
بند ۳-خشیارشا شاه بزرگ گوید: بفضل اهورمزد این ردیف ستونها را، که تمام ممالک را مینماید، من ساختهام. چیزهای زیبای دیگر نیز در این پارس ساخته شده، که من و پدرم ساختهایم. هر بنائی، که منظرۀ زیبا دارد، تمامی آنها را ساختهایم. (راجع باین بند لازم است گفته شود: اشخاصی، که عقیده دارند اسم تختجمشید (پارس) بوده، باین جای کتیبۀ خشیارشا استناد میکنند: «در این پارس ساخته شده» ، ولی اشخاصی، که این عقیده را نپذیرفتهاند، گویند مقصود از (پارس) مملکت پارس است، زیرا آن را هم چنین مینوشتند).
بند ۴-خشیارشا بزرگ گوید ۲: اهورمزد نگاه دارد مرا و خانوادۀ من و آنچه را، که من و پدرم کردهایم. تمامی این چیزها را اهورمزد بپاید.
ب-در دیواری، پهلوی حجّاری ممتاز پلّکان طالار ستوندار خشیارشا:
________________________________________