دارد، صاف است و عاری از تزیینات. دو قسمت دیگر رویهمرفته جبهۀ قصری را مینماید. در اینجا رواقی است، که از چهار ستون با سرستونهائی از سر گاو نر ترکیب شده، بعد دری است، که گیلوئی مصری دارد. در قسمت بالای این آثار حجّاریهای برجستهای است، که کیفیّاتش چنین است: شاه بالای تخت بر سریری، که سه پلّه دارد ایستاده، بدست چپ کمانی گرفته و به زمین تکیه داده.
دست راست را بطرف آتشدانی به علامت عبادت دراز کرده، فروهر در بالا پرواز میکند و از پس این صورت قرص آفتاب نمایان است. ۲۸ مجسّمه بدو ردیف در سه طبقه یکی روی دیگری واقع و تخت را نگاهداشتهاند. اینها نمایندگان ممالک تابعهاند (نظیر آن راجع به تختجمشید ذکر شد) کتیبهای داریوش در اینجا نویسانده، که ترجمۀ آن در صفحات ۱۴۵۱-۱۴۵۲ گذشت. از تحقیقاتی که دیولافوا در سال ۱۸۸۵ توسط دو نفر از اعضاء هیئت خود کرد [۱]، معلوم شد، که زیر هفت مجسّمه اسامی ایالات تابعه نوشته شده. خود دخمه، که درون مقبره است، از یک دهلیز و اطاق پستی ترکیب شده. در زمین این محلّ ۹ قبر کندهاند. دیوارها عاری از هر نوع نقّاشی یا حجّاری است. بعضی تصوّر میکنند، که داریوش مبتکر این مقابر بوده و، زمانی که او با کبوجیه بمصر رفته بود، بفکر افتاده چنین مقبرهای بسازد.
در مقابل مقابر برجی است، که محقّقین دربارۀ آن اختلاف دارند. این برج را حالا کعبه زرتشت نامند و پروفسور زارّه عقیده دارد، که اینجا آتشکده بوده و بیرقهای سلطنتی هخامنشیها را در اینجا حفظ میکردند [۲]. استدلالی که او برای این نظر خود کرده، مبنی بر مسکوکات شاهان دستنشاندۀ پارس در دورۀ بعد از هخامنشی است:
شاه پارس در یک طرف آتشکده در حال عبادت ایستاده و در طرف دیگر بیرقهای سلطنتی دیده میشود. در نقش رستم یا صحیحتر گفته باشیم در شیب غربی حسینکوه آثار دو آتشکده نیز مشاهده میشود. دو سنگ مکعّب یکپارچه بارتفاع قدّ انسان در اینجا واقع است، ولی از حیث شیوۀ ساخت اختلافی باهم دارند.
راجع باین سؤال، که چه شاهانی از سلسلۀ هخامنشی در نقش رستم مدفون
________________________________________