برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۸۶۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نامی، که از مردم ماسریان[۱] بود، نابودش کرد. پس از آن او سربازان را جمع کرد با این نیّت، که بگوید: این قضیّه از تقصیر آتنودور است، زیرا او قصد حیات مرا داشت. این حرف اثر نکرد و سربازان از او ظنین شده خواستند او را بکشند، ولی سرکردگان آنها مانع گشتند. بعد دیری نگذشت، که بی‌کن بر ضدّ ناجیان خود اقدام کرد و آنها خود او و بوکسوس را گرفته دوّمی را کشتند و بی‌کن را نگاه داشتند، تا با زجر بکشند. روزی که او را برهنه کرده بودند، تا زجر کنند، چنین اتفاق افتاد، که سربازان، بی‌اینکه جهت آن معلوم شده باشد، بهیجان آمده اسلحه برداشتند و این واقعه باعث شد، که زجرکنندگان دست از بی‌کن بازداشتند و او برهنه نزد سربازان رفته بوسیلۀ آنها آزاد گردید. پس از آن بی‌کن با عدّه‌ای از یونانیها بطرف یونان روانه گشت.

هم‌چشمی یونانی و مقدونی

پس از اینکه زخم اسکندر التیام یافت، او قربانیها برای آلهه کرد و ضیافت‌هائی برپاداشت. در یکی از این میهمانیها قضیه‌ای روی داد، که اگرچه اساساً بی‌اهمیّت است، ولی، چون حاکی از ضدّیت باطنی مقدونیها با یونانیها است، ذکر می‌کنیم.

دیودور گوید (کتاب ۱۷، بند ۱۰۰): در میان مقدونیها شخصی بود قوی‌هیکل و زورمند، که او را گراگوس[۲] می‌نامیدند. این شخص، که در جدالها از جهت رشادت و قوّت بازو معروف گشته بود، در موقع یکی از ضیافتها در حال مستی پهلوان معروف یونانی را، که دیوک‌سیپ آتنی[۳] نام داشت، بمبارزه طلبید.

میهمانها، چون طالب تماشا بودند، طرفین را بمبارزه تشجیع کردند و، چون پهلوان مزبور این دعوت را پذیرفت، اسکندر روز کشتی‌گیری را معیّن کرد.

بعد در آن‌روز هزاران نفر مقدونی و یونانی در میدان مبارزه حاضر شدند و اسکندر هم حضور بهم رسانید. معلوم است، که مقدونیها طالب فتح گراگوس بودند و یونانیها، بعکس، می‌خواستند پهلوان آنها فاتح گردد. وقتی که مبارزه شروع شد، گراگوس از مسافت معیّن زوبین خود را بطرف دیوک‌سیپ انداخت، ولی


  1. Macerien.
  2. Goragus.
  3. Dioxippe d'Athenes.