ولی بعد از تحقیقات، چون او را مقصّر دانست، امر به اعدامش کرد.
عزل و نصبها و آمدن نهآرخ
زمانی که اسکندر در کرمان بود پهسستاس[۱] را در ازای خدمتی که به اسکندر در موقع جنگ با مالّیان کرده و او را با سپر خود پوشیده بود، جزو صاحبمنصبان کشیک قرار داد. عدّه این صاحبمنصبان بقول آرّیان هفت بود: لئونّاتوس[۲]، هفستیون[۳]، لیزیماک[۴]، آریستوبول[۵]، پردیکّاس[۶]، بطلمیوس[۷]، پیتون[۸]. بعد پهسستاس را اسکندر والی پارس کرد. در این وقت نهآرخ سواحل اورس[۹] و گدروزی و ولایت ماهیخوارها[۱۰] را پیموده بسواحل کرمان رسید و با عدّهای از همراهانش نزد اسکندر آمد، تا گزارشات را به او اطّلاع دهد. پس از آن او مأمور شد، که سواحل را پیموده تا مصبّ دجله در نزدیکی شوش برود. آرّیان وعده داده، که در کتاب دیگر شرح دریانوردی نهآرخ را ذکر کند و ضمناً گوید: «این بحرپیما تاریخ اسکندر را نوشته و، اگر توانستم این کتاب را بآخر برسانم، نوشتههای او متمّم کتاب من خواهد بود» (کتاب ۶، فصل ۸، بند ۳).
پس از آن هفستیون مأمور شد، قسمت اعظم قشون را با چهارپایان ارّابه از کرمان به پارس برد، ولی بواسطه زمستان از لب دریا حرکت کند، تا علوفه و آذوقه وافر بیابد (همانجا، بند ۳).
دیودور راجع بآمدن نهآرخ نزد اسکندر و محلّ ملاقات چنین گوید: مقارن همین اوان اسکندر در یکی از شهرهای ساحلی، که سالمونت[۱۱] نام داشت توقف کرد (بعضی تصوّر کردهاند، که این محلّ بندرعبّاس کنونی بوده). وقتی که در طآطر نمایش میدادند و مقدونیها در آنجا جمع بودند، ناگاه خبر رسید، سفاینی که اسکندر با نهآرخ برای تحقیقات فرستاده بود، به اینجا آمدهاند. بحرپیمایان