کوسیها چه مردمی بودند، سترابون گوید، که اهالی زاگرس (کوههای کردستان) یعنی مردمان متانستس،[۱] مهاجرینی هستند، که از طرف دریای کسپین (خزر) آمدهاند و راهشان از کنار کوههای کوسّی و مردی و اوکسی بوده (کتاب ۹، فصل ۱۳).
دلاپورت[۲] گوید (بین النّهرین، صفحه ۴۵): ، که کوسّیها آریانی و از اقارب میتانیها بودهاند (به صفحه ۳۹ این تألیف رجوع شود). کلیّة چنین بنظر میآید، که طوایف مختلف کوسّیها در حوالی پاراخوآتر[۳] یا تقریباً در طوالش سکنی داشتند (سترابون، کتاب ۱۱، فصل ۷، بند ۲) و نیز در جنوب رود ارس (سترابون، کتاب ۱۲، فصل ۱۳، بند ۳). پلین گوید، در نزدیکی دریای کسپین بودند (کتاب ۶، بند ۴۸). از نوشتههای هرودوت استنباط میشود، که در نزدیکی کرمانشاه و در حوالی خوزستان سکنی داشتند (کتاب ۵، بند ۵۲). مورّخ مذکور گوید، که راه شاهی از رود گیندس (دیاله) گذشته و بصفحات کیسّیها رسیده به مسافت ۴۲ فرسنگ و نیم امتداد مییابد و در این صفحه تا رود خواسپ (کرخه) یازده ایستگاه است. رفتن کاسّوها ببابل به عقیده بعضی بر اثر فشاری بود، که آریانها به آنها داده بودند (گردونچیلد-آریان، صفحه ۱۸)[۴].
خود کاسّوها سفیدپوست بودهاند و چند کلمه، که از زبان آنها بدست آمده، بزبان گرجی شبیه است. اسامی آریانی هم در میان آنها بوده و ظنّ قوی این است، که نجبای آنها، یعنی مدیران و اشراف، آریانی بودهاند. بالاخره از آنچه گفته شد، این نتیجه حاصل میشود، که این مردم از طرف قفقازیّه به ایران آمده بودند و مدّتها قبل از مادیها. اینها چندی در شمال ایران در حوالی دریای خزر سکنی گزیده و بعد بجنوب رفته بین کردستان و خوزستان برقرار شدهاند.
از اکتشافات لرستان و هرسین (نزدیکی کرمانشاه از طرف جنوب شرقی) این حدس تأیید میشود. در اینجا قبرهای سنگی و دل من[۵] و اشیاء مفرغی