برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۹۷۹

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

قتل‌عام در شهر مالّیان و در شهرهائی، که مقاومت می‌کردند، برده کردن و فروختن اهالی از مرد و زن در شهرهائی، که خراب می‌شد، کشتارهای مهیب در مملکت اوریت‌ها و آرابیت‌ها و نیز در مردمان کوهستانی و غیره و غیره. نمی‌توان بتحقیق معلوم کرد، که جنگهای اسکندر برای بشر بچه قیمت تمام شده، ولی از یک جای روایت دیودور می‌توان حدس زد، که ضایعات تقریباً چه بوده، زیرا مورّخ مزبور، چنانکه در جای خود ذکر شد، گوید، در یکی از شورشهای سغد، اسکندر اهالی ولایت سغد را به عدّه ۱۲۰ هزار از دم شمشیر گذراند. در هند هم موارد کشتارهای عمومی ذکر شده و هر دفعه مورّخین او از هزاران یا ده‌ها هزار نفر سخن میرانند. اگر تلفات آن همه جنگهای بزرگ و کوچک اسکندر را بخاطر آریم، و کشتارهائی را، که در شهرها مرتکب شد، در نظر گیریم و قربانی‌هائی را، که مقدونیها و یونانی‌ها از گرسنگی و تشنگی و سرما و حرارت فوق‌العاده و آب‌وهوای بد و امراض و غیره می‌دادند، با ضایعات آنها در موقع عبور لشکر اسکندر از مکران و بلوچستان بر ارقام نابودشدگان جنگها و قتل و غارتها بیفزائیم، روشن خواهد بود، که فتوحات اسکندر برای بشر بارزش کرورها نفوس تمام شده. اما اینکه چقدر از هستی مردمان گوناگون به غارت رفته و چه صفحاتی ویران و خراب شده‌اند، در جای خود ذکر شده و احتیاجی بتکرار آن نیست. اکنون باید دید، که در ازای آن همه خرابی‌ها و کشتارها و غارتها و چپاول‌ها و حریق‌ها و برده‌بخشی‌ها و برده‌فروشی‌ها این پادشاه مقدونی برای همان بشر چه کرد؟آیا راههائی ساخت؟ترعه‌ای حفر کرد؟تشکیلاتی جدید برای رفاه بشر آورد یا بالاخره طرزی نوین برای اداره کردن ملل مغلوبه در عالم زمان خود داخل کرد؟نه، هیچیک از این کارها نشد.

گویند، که او اسکندریّه را در مصر و چند شهر دیگر بهمین اسم در جاهای دیگر ساخت و نقشه‌های عریض و طویل داشت، ولی عمرش وفا نکرد. راجع به اسکندریّه باید گفت: حقیقتا دور از انصاف است، که معتقد باشیم، در قبال آن همه کشتارها و هدم‌ها و قتل و غارتها بنای یک اسکندریّه همه این تلفات و ضایعات را جبران کرد. می‌گوئیم بنای یک اسکندریّه، زیرا از شهرهای دیگر