برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۰۲۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بفکر نعش او افتادند و آن را به‌وسیله کلدانیها و مصریها بلسان کردند. بعد بطلمیوس نعش را به منفیس پایتخت مصر برد و پس از چند سال آن را به اسکندریّه حمل کرده به خاک سپرد.

بی‌اثر گذاردن نقشه‌های اسکندر

بالاتر (صفحۀ ۱۸۹۱) گفته شد، که اسکندر کراتر را مأمور کرد ده هزار نفر سرباز سالخورده و مجرّب مقدونی را به اوطانشان برگرداند. این سردار مأموریت‌های دیگری نیز داشت، ولی پس از فوت اسکندر، زمانی که کراتر در کیلیکیّه بود، پردیکّاس در یادداشتهای اسکندر مطالعه کرده دید، که مخارج دفن هفس‌تیون برای خزانه خیلی گران تمام شده و انجام دادن اموری، که بعهده کراتر محوّل گشته، مخارج زیاد به خزانه تحمیل خواهد کرد. این بود، که خواست این کارها را ترک کنند و چون نمی‌خواست از پیش خود به چنین امری دست بزند، مقدونیها را جمع و با آنها مشورت کرد و مجلس مزبور مقرّر داشت، که این کارها را، از آنجا، که قابل اجرا نیست، موقوف دارند. دیودور کارهای مذکور را چنین شرح داده (کتاب ۱۸، بند ۴):[۱]- هزار کشتی جنگی در فینیقیّه و سوریّه و کیلیکیّه و قبرس برای جنگ با قرطاجنه و مردمانی، که در سواحل لیبیا و ایبری (اسپانیای کنونی) و جاهای دیگر تا جزیره سیسیل سکنی دارند، بسازند و این کشتی‌ها باید بزرگتر از تری رم‌ها باشند. ۲-راهی در امتداد تمام سواحل لیبیا تا ستونهای هرقل (جبل طارق) ساخته شود. ۳-شش معبد بزرگ، که هریک می‌بایست بمبلغ هزار و پانصد تالان ۱تمام شود، بنا کنند. ۴-بنادری بسازند، که تمام سفاین نو را جا دهد و کارخانه کشتی‌سازی نیز بسازند. ۵-مهاجرین زیاد به اروپا برند و از اروپا به آسیا آرند و بین مردمان مختلف به‌وسیله زواج و کارهای دیگر منافع مشترک ایجاد کنند.

بالاخره او می‌خواست برای پدرش فیلیپ یادگاری بسازد بزرگتر از هرم‌های مصری،


  1. نه میلیون فرنگ طلا بپول کنونی.