در موقع بسیار بدی واقع شد و چون نمیتوانست با عدّه کمی، که از رود گذشته بودند، با دشمن بجنگد، فرمان بازگشت داد و بجز اشخاصی، که میتوانستند به شناو برگردند، باقیمانده قشون او غرق شدند یا طعمه جانوران نیل گردیدند (مقصود بزمجههای نیل است). این قضیّه باعث نارضامندی شدید سپاه از پردیکّاس گردید، بخصوص، که بطلمیوس برای جذب قلوب سپاهیان پردیکّاس، امر کرد جسد مردگان را جمع کرده موافق عادات مقدونی بسوزند و استخوانهای آنها را برای اقربایشان فرستاد. این اقدام بطلمیوس بر شدّت نارضامندی از پردیکّاس افزود و همینکه شب در رسید، صدای ناله و ضجّه در اردو بلند شد: هزار نفر طعمه جانوران شده بودند و بیاندک نتیجهای فاقد زندگانی. بالاخره شکایتها به شورش مبدّل گردید و سران سپاه جمع شده تقصیرات را بر پردیکّاس وارد کردند و بعد صد نفر از سران سپاه به ریاست پیتون[۱]، که یکی از سرداران نامی اسکندر بود، شوریدند. پس از آن، بر اثر توطئه، چند نفر سوار داخل چادر پردیکّاس شده او را کشتند (۳۲۲ ق. م).
روز دیگر تمام سپاه در جائی جمع شدند و بطلمیوس باین مجمع آمده احترامات زیاد به مقدونیها کرد و بعد آذوقۀ وافر به آنها داد. معلوم است، که بر اثر این رفتارش سپاه پردیکّاس طرفدار او گشتند و میخواستند او را قیّم هر دو پادشاه کنند، ولی چون بطلمیوس نقشههای دیگر برای خود داشت پیشنهاد کرد، که آرّیده- فیلیپ و پیتون قیّمهای پادشاه و دو رئیس مطلق لشکرها باشند (دیودور بجای پادشاه گوید«پادشاهان» ولی معلوم نیست، که مقصود او چه بوده، زیرا وقتی، که آرّیده قیّم میشد دیگر لفظ پادشاهان معنی نداشت. شاید مقصود او اسکندر و هراکل دو پسر اسکندر بوده، زیرا در مجلس مشورت بعضی اسم هراکل را هم برده بودند. م.).
پس از این واقعه خبر رسید، که مقدونیها در کاپادوکیّه فتح کردهاند، اومن نیز بر قشون آنتیپاتر غلبه کرده و کراتر و نهاوپتولم کشته شدهاند. دیودور
- ↑ Python.