برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۰۵۳

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

تمامی علائم سلطنتی را بر آن بگذاریم و دور تخت جمع شده امور را اداره کنیم.

مقدونیها چنین کردند: توضیح آنکه تختی ساختند، که روزها دور آن جمع می‌شدند و کندر برای اسکندر سوخته او را پرستش می‌کردند. بعد مقرّر گردید مجالس مشورت هم در همین‌جا انعقاد یابد. اومن خود را با سایرین مساوی می‌دانست و بهمین جهت او بزودی مورد محبّت رؤساء مقدونی گردید، و به جمع‌آوری سپاهیان اجیر پرداخت و نفرات زیاد از یونان و کیلیکیّه و فینیقیّه و سل سوریّه و قبرس گرفت. عدّه سپاهیان او در این وقت بده هزار پیاده و دو هزار سوار می‌رسید (دیودور، کتاب ۱۸، بند ۵۵-۶۱).

در این احوال بطلمیوس با بحریّه‌اش به زفیر یوم [۱]واقع در کیلیکیّه درآمده سردار آرژیروسپیدها را بطرف خود خواند و مقدونیها را اغوا کرد، که گوش بحرف اومن، که سابقاً به مرگ محکوم شده است، ندهند، ولی این تحریکات اثری نکرد، زیرا پادشاهان و نایب السّلطنة و المپیاس به همه جا احکامی فرستاده بودند، که اوامر اومن را اطاعت کنند (همان‌جا، بند ۶۲).

آنتی‌گون از قوّت یافتن اومن هراسناک گردید، زیرا دانست، که پادشاهان و پولیس‌پرخون می‌خواهند رقیبی خطرناک برای او بتراشند، بنابراین پس از تفکّرات زیاد خواست توطئه‌ای بر ضدّ او ترتیب دهد، ولی آنتی‌ژن با یکی از سرداران لشکر پادشاهی مانع شده نگذاشت اشخاصی در آن داخل شوند و در نتیجه تیر آنتی‌گون به سنگ آمد. پس از آن کاسّاندر پیره بندر آتن را گرفت و پولیس- پرخون به پلوپونس رفت، تا شهر مگال‌پولیس [۲]را بگیرد، زیرا اهالی آن طرفدار کاسّاندر بودند، ولی از جهت رشادت اهالی موفق نشد. قابل ذکر است، که پولیس- پرخون در این جنگ فیل‌های زیادی با فیلبانان هندی بکار برد، امّا اهالی مگال‌پولیس- ، به‌وسیله تخته‌هائی، که تعبیه کرده بودند، میخهائی در زیر خاک پنهان داشتند و این میخها به پاهای فیلها فرورفته آنها را از حرکت بازداشت و بعد، از


________________________________________

  1. Zephyrium.
  2. Megalopolis.