روئیدنی‌های زیاد و آذوقۀ وافر داشت. این صفحات، دارای مال و غنائم زیاد بود و اومن در اینجاها په‌سستاس را، بسمت مفتّشی پیش فرستاده مأمورش کرد، اموال مردم را از آنها بگیرد و بعد تمامی آن را بین سرداران خود تقسیم کرد [۱].
دیودور گوید، که این مملکت از جنگی‌ترین پارسیهای کماندار و فلاخن‌دار مسکون و سکنۀ آن از سکنه هر ایالت دیگر بیشتر است.
اومن، چون بمقرّ پادشاهی در پرس‌پولیس رسید، خواست ضیافتی بزرگ بدهد و قربانیهای زیاد برای اسکندر و پدر او فیلیپ بکند. با این مقصود حیوانات زیاد از تمام پارس طلبید.
اومن تمام مدعوّین را به چهار دائره‌ای، که بزرگترش کوچکتر را شامل بود (یعنی دوایر متّحد المرکز بودند) تقسیم کرد. محیط بزرگترین دائره ده استاد (۱۸۵۰ متر) بود و دور دائره چهارم دو استاد. خیمه‌های سرداران و سواره نظام و پارسیهای ممتاز را، در دایرۀ چهارم زده بودند. در وسط این دائره، محرابهائی برای اسکندر و پدر او فیلیپ ساخته بودند و به‌ریاحین و قالیهای گرانبهای پارس زینت یافته بود [۲]دیودور گوید، که پارس از حیث همه نوع تجمّلات و اسباب ناز و نعمت غنی بود (کتاب ۱۹، بند ۲۲). این ضیافت درخشان، باعث وجاهت په‌سستاس نزد افراد قشون گردید و اومن، که دقیق بود، فهمید، که په‌سستاس می‌خواهد، قشون را رو به خود کند و برای جلوگیری نامه‌ای از طرف المپیاس ساخته منتشر کرد. مضمون نامه چنین بود: المپیاس کاسّاندر را کشته و پسران اسکندر را، در اختیار خود دارد. او اکنون ملکۀ مطلق مقدونیّه است و پولیس‌پرخون با قشونی و فیل‌ها برای جنگ با آنتی‌گون به آسیا گذشته و حالا در کاپادوکیّه است. این نامه را بزبان سریانی نوشته بودند و چنین می‌نمودند، که این نامه را ارن‌تس [۳]والی ارمنستان و دوست په‌سستاس فرستاده. پس از انتشار این
________________________________________
